کتاب کیوتو (پایتخت قدیم)

اثر یاسوناری کاواباتا از انتشارات نشر چشمه - مترجم: مهدیه عباس پور-ادبیات کلاسیک

برای خواننده غیر ژاپنی کاواباتا، خواندن کیوتو پلکان لرزانی است به شهر کیوتو. خواننده در طول رمان با هجوم بی شمار نام های خیابان‌ها و باغ ها و کوه‌ها و معابد قدیمی کیوتو روبه‌رو می‌شود که این امر، فرد ناآشنا با فرهنگ ژاپن را دچار سردرگمی می‌کند، اما از طرفی دیگر کتاب کیوتو به همین دلیل در جایگاه یک فرهنگ‌نامه خاص ژاپنی قرار می‌گیرد که اهتمام مترجم فارسی در توضیح و تشریح نام ها و مکان ها و جشنواره‌های مورد اشاره در رمان، در پی نوشت‌های پایان کتاب، خواندن رمان کیوتو را تبدیل به یک مکاشفه لذت‌بخش می‌کند.
چیه کو قهرمان بیست ساله رمان، تجسم آرمان‌های کاواباتاست از حساسیت عمیق، زیبایی، سادگی، خلوص و باکره‌گی. از عشق به سنت و فرهنگ اصیل ژاپنی. او در یک عمده فروشی در کنار پدر و مادرش پارچه‌های سنتی ژاپنی عرضه می‌کند، فروشگاهی که مانند بسیاری از مغازه‌های سنتی کیوتو در حال ورشکستگی است، چرا که ژاپن سقوط کرده پس از جنگ دوم، تحت طلسم ارزش‌های فرهنگ غربی در حال مدرن شدن است و به همین دلیل فرهنگ‌ها و باورهای سنتی دیگر کمتر خریدار دارد. این امر به ویژه آنجا اهمیت دو چندان می‌یابد که بدانیم کیوتو مرکز فرهنگ سنتی ژاپن است – بسیار باستانی‌تر و سنتی‌تر از دیگر شهرها – فروشگاه‌های موفق در حال حاضر محل فروش رادیو سونی و دیگر اقلام غیر سنتی، جهت برآوردن سلیقه‌های جدید غربی هستند.
با وجود این و سایر تاثیرات پس از جنگ، چیه کو همچنان در اوج ظرافت با آنکه ممکن است از نگاه بیرونی، دختری با ظاهر از مد افتاده به نظر برسد، زندگی روزانه خود را حول محور بسیاری از جشنواره های فصلی در زیارتگاه‌های مختلف در داخل و اطراف کیوتو می‌گذراند. در طول خواندن رمان ما با ادراک چیه کو از خودش و تغییرات شخصیت اش همراه می‌شویم. رمان برای ما هم کشف کیوتو است و هم کشف چیه کو. نویسنده کوشیده است تا همچون دیگر آثاری که از فرهنگ و تمدنی خاص نشات می گیرند؛ در شیوه رمان نویسی معمول غربی حل نشود؛ و در عوض، احساسات خود - و کسانی که شخصیت‌های رمان او هستند -را از طریق جملات کوتاه و نشان دار مردمان محلی ژاپن و کیوتو نشان دهد.
کیوتو کتابی است که بایستی حتما چندین بار آن را خواند تا با لایه های پنهان و در هم تنیده شده داستان و فرهنگ و رسوم ژاپن آشنا شویم و لذت مکاشفه آنها را بچشیم. به این اعتبار  کیوتو بسیار پیچیده تر از دیگر کتاب‌های کاواباتاست. ماجراهای کتاب؛ مرموز، وهم آور و تا حدودی عجیب و غریب است.
در مرکز داستان دو خواهر دوقلو، با جهان درونی غیر قابل ادراک و احساسات عجیب و غریب هستند که در، مرکز باستانی ژاپن و مهد فرهنگ هِی‌آن زیبا؛ "پایتخت قدیم"، کیوتو زندگی می‌کنند. این شهر محلی است که در آن گذشته ی شخصیت های رمان با احساسات کنونی آن ها و روال زندگی روزمره‌شان و همچنین شغل و درآمد آن ها و وابستگی‌شان به مفهوم خانواده مجتمع شده در یک مکان کوچک، به یکباره نمایان می‌شود و همین شهر است که محور ترکیب و تغزل تصاویر ارائه شده کاواباتا در رمان کیوتو است.
کاواباتا در این رمان به جای نمایشی معمول از تمایلات جنسی، یک داستان آرام اما هنوز هم زیبا ارائه داده است، به نحوی که اشتیاق جنسی آنچنان غیر محسوس در آن تعبیه شده و آنچنان عمیق است که به نظر می‌رسد به سختی وجود داشته باشد، در مقابل، رمان سرشار از احساسات و اشتیاق‌های خاموش و زیبایی‌های نمادین است که در درختان گیلاس، چیه کو، هنر کیمونو، سروهای کیتایاما، دروازهی شینتو و در کل، خود کیوتو به نمایش در آمده‌اند. همه اینها تجسم ایده آل کاواباتا از زیبایی است. اما کاواباتا این همه زیبایی را در طول رمان، برای به چالش کشیدن ذهن خواننده با تغییر و تهدید روبرو می کند. او با خشنود کردن ما و ستاندن دوباره آن از ما؛ از طریق نمایش یک سال تغییرات طبیعی کیوتو ، همچون یک راهنمای تور و مورخی مسلط برکوه ها و معابد حیرت انگیز و جشن های آیینی بی شمار پایتخت قدیم عمل می کند: جشنواره هالی هاک، جشنواره اعصار، جشنواره کامو، جشنواره آتش کوراما، جشنواره جیون، جشنواره بن، معبدکیتانو تنجین، معبد هی آن، معبـد آنراکویوجی، معبد رنگجی، معبد کامیگامو، معبد کیومیزو، معبد کورودانی، معبد دایگوجی، معبد نانزنجی، معبد چیون ئین، معبد نیسون این، معبد نمبوتسـو، معبد ایسـه، معبد نینناجی، معبد کوریوجی، معبـد چوگوجی، معبد نیاکواوجی، معبد جینگوجی و ...
"سـه جشـنواره بـزرگ: پایتخت قدیـم، جشـنواره اعصـار در بیسـت و دوم اکتبر، جشنواره  هالی هاک کامیگامو و معابد شیموگامو و جشنواره جیون هستند. جشنواره  اعصار، جشن معبد هیآن است. اما رژه از گوشوی کیوتو شروع می‌شود." ( از متن کتاب)
ذهن خواننده در طول رمان چنان درگیر این معابد و جشنواره‌ها و ارتباط دو شخصیت اصلی(خواهران دو قلو) با اینها می‌شود که خود را در زمانی نامعین حس می‌کند. خواندن این رمان زیبا را به همه دوستداران فرهنگ ژاپنی پیشنهاد می‌کنم.


خرید کتاب کیوتو (پایتخت قدیم)
جستجوی کتاب کیوتو (پایتخت قدیم) در گودریدز

معرفی کتاب کیوتو (پایتخت قدیم) از نگاه کاربران
Abso loved this book. I love everything about it. One part I enjoyed the most was the fact that apparently visiting @Nature@ was like a really normal thing for Chieko and her family. She would ask her family if she could go and watch the trees, the cherry blossoms and the mountains, and theyd agree as if she had just asked them if she could have a girls night out. I absolutely loved the parts where it talks about how Chieko and her father were amazed by some flower, tree or even moss. This book touched my heart ❤️
ترجمه ى كتاب خيلى زيباست. اصولا فكر ميكنم زبان ژاپنى ساختارى متفاوت با زبان ما داشته باشه و بنابراين بايد برگردوندنش به فارسى كار سختى باشه. گاها جاى جاى كتاب ميبينم كه در خلال يك مكالمه، جواب هايى رد و بدل ميشه كه به نظر من، اصلا جواب سوالى كه نفر قبل پرسيده نيست، به نظرم منطقى نمياد. با اين وجود متن انقدر زيبا و امن برگردونده شده كه ميتونم خودم رو توى زيباييش غرق كنم و از شكوفه ها لذت ببرم.


مشاهده لینک اصلی
داستان دل انگیز باغ‌های ژاپنی، شکوفه‌های گیلاس، درختان کافور، جشن‌ها و جشنواره‌های محلی و رسوم سنتی آن کشور است. بازتاب فلسفی افول فرهنگ سنتی ژاپن و مرثیه خواندنی کاواباتاست بر از دست رفتنِ هنرِ خلقِ لباس‌های سنتی ژاپن: هنر کیمونو.
پایتخت قدیم داستان چیه کو، تنها دختر صاحبان فروشگاهی در کیوتو است؛ پدر و مادری که به او گفته‌اند که آنها او را از پدر و مادر واقعی‌اش هنگامی که نوزادی خفته در زیر درخت گیلاس بوده؛ به سرقت برده‌اند، اما با این حال، دیدار چیکو با یک زن از روستای سروهای کیتایاما حقیقت را در مورد گذشته و تولد او آشکار می سازد.
کتاب از فصول نه گانه‌ای تشکیل شده که هر کدام دری را به دنیای پر رمز و راز کیوتو به روی خواننده می‌گشاید.
در فصل ابتدایی، گل‌های بهاری؛ خواننده به آرامی در میان شکوفه‌های درختان گیلاس قدم می‌زند و با قهرمان داستان همراه می‌شود تا به کشف فرهنگ و سنت‌ها و باورهای ژاپن بپردازد.‌ هنگامی که ما برای اولین بار چیه کو را ملاقات می‌کنیم، او در را حال مکاشفه دو گل بنفشه در حال رشد روی تنه یک درخت قدیمی افرا می‌یابیم و با این سوال او روبه‌رو می‌شویم که آیا آنها تا به حال همدیگر را دیده‌اند؟
@بنفشه بالایی و پایینی حدود یک فوت از هم فاصله داشتند. چیه کو فکر کرد یعنی تا
حالا بنفشه بالایی و پایینی همدیگه رو دیدن؟ همدیگه رو میشناسن؟ گفتن اینکه آن دو بنفشه همدیگر را دیده اند یا می شناسند چه معنایی می توانست داشته باشد؟@

این توصیف ارائه نمادینی از کل ماجرای کتاب است. آیا خواهرانی که کاواباتا آنها را به دو بنفشه تشبیه کرده همدیگر را خواهند دید؟
برای خواننده غیر ژاپنی کاواباتا، خواندن کیوتو پلکان لرزانی است به شهر کیوتو. خواننده در طول رمان با هجوم بی شمار نام های خیابان‌ها و باغ ها و کوه‌ها و معابد قدیمی کیوتو روبه‌رو می‌شود که این امر، فرد ناآشنا با فرهنگ ژاپن را دچار سردرگمی می‌کند، اما از طرفی دیگر کتاب کیوتو به همین دلیل در جایگاه یک فرهنگ‌نامه خاص ژاپنی قرار می‌گیرد که اهتمام مترجم فارسی در توضیح و تشریح نام ها و مکان ها و جشنواره‌های مورد اشاره در رمان، در پی نوشت‌های پایان کتاب، خواندن رمان کیوتو را تبدیل به یک مکاشفه لذت‌بخش می‌کند.
چیه کو قهرمان بیست ساله رمان، تجسم آرمان‌های کاواباتاست از حساسیت عمیق، زیبایی، سادگی، خلوص و باکره‌گی. از عشق به سنت و فرهنگ اصیل ژاپنی. او در یک عمده فروشی در کنار پدر و مادرش پارچه‌های سنتی ژاپنی عرضه می‌کند، فروشگاهی که مانند بسیاری از مغازه‌های سنتی کیوتو در حال ورشکستگی است، چرا که ژاپن سقوط کرده پس از جنگ دوم، تحت طلسم ارزش‌های فرهنگ غربی در حال مدرن شدن است و به همین دلیل فرهنگ‌ها و باورهای سنتی دیگر کمتر خریدار دارد. این امر به ویژه آنجا اهمیت دو چندان می‌یابد که بدانیم کیوتو مرکز فرهنگ سنتی ژاپن است – بسیار باستانی‌تر و سنتی‌تر از دیگر شهرها – فروشگاه‌های موفق در حال حاضر محل فروش رادیو سونی و دیگر اقلام غیر سنتی، جهت برآوردن سلیقه‌های جدید غربی هستند.
با وجود این و سایر تاثیرات پس از جنگ، چیه کو همچنان در اوج ظرافت با آنکه ممکن است از نگاه بیرونی، دختری با ظاهر از مد افتاده به نظر برسد، زندگی روزانه خود را حول محور بسیاری از جشنواره های فصلی در زیارتگاه‌های مختلف در داخل و اطراف کیوتو می‌گذراند. در طول خواندن رمان ما با ادراک چیه کو از خودش و تغییرات شخصیت اش همراه می‌شویم. رمان برای ما هم کشف کیوتو است و هم کشف چیه کو. نویسنده کوشیده است تا همچون دیگر آثاری که از فرهنگ و تمدنی خاص نشات می گیرند؛ در شیوه رمان نویسی معمول غربی حل نشود؛ و در عوض، احساسات خود - و کسانی که شخصیت‌های رمان او هستند -را از طریق جملات کوتاه و نشان دار مردمان محلی ژاپن و کیوتو نشان دهد.
کیوتو کتابی است که بایستی حتما چندین بار آن را خواند تا با لایه های پنهان و در هم تنیده شده داستان و فرهنگ و رسوم ژاپن آشنا شویم و لذت مکاشفه آنها را بچشیم. به این اعتبار  کیوتو بسیار پیچیده تر از دیگر کتاب‌های کاواباتاست. ماجراهای کتاب؛ مرموز، وهم آور و تا حدودی عجیب و غریب است.
در مرکز داستان دو خواهر دوقلو، با جهان درونی غیر قابل ادراک و احساسات عجیب و غریب هستند که در، مرکز باستانی ژاپن و مهد فرهنگ هِی‌آن زیبا؛ @پایتخت قدیم@، کیوتو زندگی می‌کنند. این شهر محلی است که در آن گذشته ی شخصیت های رمان با احساسات کنونی آن ها و روال زندگی روزمره‌شان و همچنین شغل و درآمد آن ها و وابستگی‌شان به مفهوم خانواده مجتمع شده در یک مکان کوچک، به یکباره نمایان می‌شود و همین شهر است که محور ترکیب و تغزل تصاویر ارائه شده کاواباتا در رمان کیوتو است.
کاواباتا در این رمان به جای نمایشی معمول از تمایلات جنسی، یک داستان آرام اما هنوز هم زیبا ارائه داده است، به نحوی که اشتیاق جنسی آنچنان غیر محسوس در آن تعبیه شده و آنچنان عمیق است که به نظر می‌رسد به سختی وجود داشته باشد، در مقابل، رمان سرشار از احساسات و اشتیاق‌های خاموش و زیبایی‌های نمادین است که در درختان گیلاس، چیه کو، هنر کیمونو، سروهای کیتایاما، دروازهی شینتو و در کل، خود کیوتو به نمایش در آمده‌اند. همه اینها تجسم ایده آل کاواباتا از زیبایی است. اما کاواباتا این همه زیبایی را در طول رمان، برای به چالش کشیدن ذهن خواننده با تغییر و تهدید روبرو می کند. او با خشنود کردن ما و ستاندن دوباره آن از ما؛ از طریق نمایش یک سال تغییرات طبیعی کیوتو ، همچون یک راهنمای تور و مورخی مسلط برکوه ها و معابد حیرت انگیز و جشن های آیینی بی شمار پایتخت قدیم عمل می کند: جشنواره هالی هاک، جشنواره اعصار، جشنواره کامو، جشنواره آتش کوراما، جشنواره جیون، جشنواره بن، معبدکیتانو تنجین، معبد هی آن، معبـد آنراکویوجی، معبد رنگجی، معبد کامیگامو، معبد کیومیزو، معبد کورودانی، معبد دایگوجی، معبد نانزنجی، معبد چیون ئین، معبد نیسون این، معبد نمبوتسـو، معبد ایسـه، معبد نینناجی، معبد کوریوجی، معبـد چوگوجی، معبد نیاکواوجی، معبد جینگوجی و ...
@سـه جشـنواره بـزرگ: پایتخت قدیـم، جشـنواره اعصـار در بیسـت و دوم اکتبر، جشنواره  هالی هاک کامیگامو و معابد شیموگامو و جشنواره جیون هستند. جشنواره  اعصار، جشن معبد هیآن است. اما رژه از گوشوی کیوتو شروع می‌شود.@ ( از متن کتاب)
ذهن خواننده در طول رمان چنان درگیر این معابد و جشنواره‌ها و ارتباط دو شخصیت اصلی(خواهران دو قلو) با اینها می‌شود که خود را در زمانی نامعین حس می‌کند. خواندن این رمان زیبا را به همه دوستداران فرهنگ ژاپنی پیشنهاد می‌کنم.

مشاهده لینک اصلی
عالی جالب اینکه چطور کواآبادا می تواند در مورد شکوفه های گیلاس و درختان کافور و جشنواره های کیوتو محلی خیره شود و با این حال یک خواندن را حفظ کند. بخش بزرگی از شیفتگی به این دنیای بیرون نگاه می کند که پیش از این هرگز شناخته نشده بودند. آداب و رسوم، آداب و رسوم سنتی به نظر می رسد که تحت مدرنیته ی عجیب و غریب قرار گرفته اند. لمس او بسیار سبک است. عمق عاطفی Kawabata با تنها کوچکترین بیت از گفت و گو - که بیشتر از همه - بیشتر از همه - ما را در غربت نگه می دارد. این داستان یک کودک رها شده، Chieko است، که توسط صاحبخانه های نوعی کیوتو یافت می شود و او را به زودی با یک خواهر دوقلو خود، Naeko، در ژاپن پس از اشغال، می یابد. ظاهرا دوقلوها بعدها در ژاپن مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. والدین فرزندش از گناه وحشتناکی رنج می برند چون Chieko چنین کودک خوبی است. آنها تصور می کنند که رنج وحشتناکی روی پدر و مادر ناشناخته ایجاد می کنند، در واقع، یا به دلیل فقر و یا خرافات، والدین چیكو كه از او رها شده اند. بیست سال بعد زن زیبایی را میبیند که باید تاریخ خود را درک کند. این کوهبابا هفتم یا هشتم من است و هرچند نه در بین علاقه مندان من به آثار او، تسلط او حتی در اینجا شگفت آور سازگار است. او را بخوان. شاید با هزاران جرثقیل، زیبایی و غم و اندوه، کشور برف یا صدای کوه شروع شود.

مشاهده لینک اصلی
سوزن سوزن در جریان قرمزی خفیف از بین رفته است. نه یک عصا یا یک سیب زمینی کوچک. کلمات عجیب و غریب در گوش من به نظر می رسد مثل سرود کریکت خسته کننده. خشونت خورشید دیگر پوست من را ناراحت نکرد، و نه غرق شدن باران که کفش هایم را خراب کرد. نه یک قطره اشک، نه یک لکه خشم. آیا این اتفاق می افتد به زودی؟ یکی از چیزهایی که من بیشتر از آن ترسیدم. آیا کوبابا در نهایت من را غرق کرد؟ آیا سکوت من را مانند یک shokujinki جادویی مصرف کردم؟ همانطور که در خانه راه می رفتم، قورباغه ها با خوشحالی بر روی دیوارهای حوضچه ی نزدیکی گرده افشانی می کردند، حتی در حالی که ابرهای گرم می سوختند. ایران؛ اشک های من با تکان دادن گنجشک ها رقابت می کنند. ویندوز ها به شدت قفل شده بودند، درهای بسته با یک انفجار رعد و برق. این کریکت زنگ !! این حشرات خوش شانس. چطور می توانم خودم را از این جهان عامیانه جدا کنم؟ چرا نمی توانم آن بنفش هایی که در فضاهای توخالی درختان افرا رشد کرده اند، در زیبایی شکوفایی خود در میان غم انگیز قارچ بیش از حد رشد کنند. آیا زندگی بی رحم من فقط یک توهم زیبا در قلب من هست؟ آیا باز کردن درب منجر به پایان جهان منحرف شده من شد؟ هنگامی که سکوت در نهایت نابود خاطرات مضر من؟ آیا می توان ایستاده و راست مانند این سرده های با شکوه حتی زمانی که شاخه های آن برای ساخت اتاق چای بریده شده است؟ آیا انسان هرگز از داشتن یک «موجود عرفانی» متوقف نخواهد شد؟ کریکت بل با گلدانهای بنفش، چمنزنی در قلب خالی، تولد صبورانه حافظه سلن، توهمات پرتغالی از یک جهان، در بالای pagodas دوست نداشتنی، عنکبوت قرمز تنها با خورشید تماس بگیرید، در باغ از کیمونو خوش تیپ، لاله های روشن ظریف spun.Serenely، Kawabata بافت موضوعات توهمات زیبا که حاضر به ترک از وجود ما. با جریان سرشار از احساسات غریب، می خواهم برای یک معجزۀ پناهندگی که باعث تخریب واقعگرایی می شود، می آید. زوال قریب الوقوع کیوتو شهروندان خود را غم انگیز می کند، به عنوان آنها سعی می کنند تا به حافظه آخرین ترافیک کیوتو دست یابند؛ آن را با گل ها تزئین کرده و به توهام عکاسی از \"قطره گل\" جاده های تنهایی در دلتنگی گریه می کنند خیابان های پاک که بعدها به جشن های جالب و جادوئی و دوش کیک برنج از جشنواره های جشنواره جشن گرفتند، در حال حاضر در معرض تهدید بی نظیری قرار گرفته اند. آیا کریکت ها به طرز شگفت انگیزی می شکند که کاخ شیشه ای خود را متوقف کند؟ زمان این است که هرگز اتفاق نمی افتد زمانی که توهم زیبایی زشت می شود. چرا کسی توهم را به زشتی تبدیل می کند؟ آیا شکوه دوستدار آن است که فرار از زندگی روزمره است؟ آیا هویدو همیشه می خواهد به رسمیت شناختن که Naeko به سادگی یک توهم از عشق طولانی خود را در اختیار دارد؟ آیا می توان آن را به شکوفه گیلاس غمگین کرد تا فانتزی طولانی مدت خود را توسط کسانی که پیش از این با عظمت آن بسیار هیجان زده شده بود، از بین ببرد؟ آن را غرق Takichiro برای دیدن دمنوش جهان خود را به یک موجود ناشناخته است. آیا تلاش های او برای حفظ خاطرات گذشته، تلاش برای رهایی از تنهایی او بود؟ آیا Takichiro تلاش برای رسم الگوهای کیمونو cacophonous، گریه از توهم او را برای هنر محو شدن بود؟ معبد Kodaiji که درک خیابان های پرماجرا بود، در معرض دید قرار گرفت؟ شما نمی توانستید بر روی یک توهم که شما را در آن جا می گذارید ضربه بزنید یا روی آن ضربه بزنید. همه چیزهایی که می توانید انجام دهید این است که خودتان را سرزنش کنید. \"مرگ و میر ناشی از تصورات، حوادث تنهایی است.\" شبیه بلوزهای گیلاس با افتادن گلبرگ های آن ناپدید می شود. بهار زیبا به ارمغان می آورد تابستان سخت و حتی زمستان سخت تر. کاواباتا کمترین اهداف را در دقت شاعرانه تلقی می کند، زیرا سفر آنها از زمانی که موسسه افتخار یک امپراتوری در حال ظهور است، به زودی در معرض رفاه گنجینه فرهنگی برجسته دولتی قرار می گیرد. معادله کیوتو در مواجهه با ظهور سرمایه داری ناسازگار است. Chieko می شود توسط امواج تنهایی جابجایی زمانی که توهم رمانتیک خود را به عنوان یک بنیانگذار توسط باد از پراگماتیسم شکسته است. هنگامی که Hideo طرح طراحی ناهمگون را که Takichiro برای Chiekoâ € ™ s obi نقاشی می کند، انتقاد می کند، توهم هایی که تاکیکیرو می تواند یک طراحی obi طراحی کند، حتی با خلاصه های الهام بخش پل کلی و چگال خرد شده است. هفته های انزوا در یک کلیسا نمی توانست تقدس تخیلی Takichiro را از بین ببرد زیرا زیبایی آن با درگیری میان قلب گرم و عوارض واقعیت رنگ آمیزی شده بود. برای پاک کردن کیمر خسته کننده باید سرقت شود. اما، هنگامی که این کار لازم است؟ تمام این موتیف هایی که ما در طول مسیر خود برای یافتن فرار از زندگی عرفانی خود، گاهی اوقات برخی از نقاط قوت خود را از بین می بریم و پس از آن، نیاز به وحشت زدگی خودمان است. برای فکر کردن به این کریکت های زنگ که تابستان هر ساله خیره می شوند چه کار می کنند اگر کسی درب را باز کرد و از توهم بلوری اش آگاه شد؟ آیا جهان آنها را در آن شیشه نابود می کند؟ در مجموع یک قایق در یک ظرف پر از شراب خوب و ظرافت از سرزمین و دریا وجود دارد. جدا از دنیای عجیب و غریب، قلمرو جداگانه ای بود، یک زمین لعنتی. @ Kawabata اثبات کاربرد چینی باستان را اثبات می کند ...

مشاهده لینک اصلی
Kawabata، برنده جایزه نوبل، یک قطعه زیبایی را درباره کیوتو و دوره گایشی به تصویر می کشد. من به اندازه کافی خوش شانس بوده ام که یک بار به کیوتو سفر کرده ام و گایشی ها (این روزهای نادان) گشت و گذار را انجام می دهند، نه بر خلاف این کتاب فوق العاده. SOOO خیلی بهتر از کتاب Goldish Geisha!

مشاهده لینک اصلی
ویرایش - من خوردم من نمی گفتم چرا این کتاب را دوست داشتم من قبل از غم و اندوه شیرین را دوست داشتم مثل زمانی بود که قبل از گاو مگس عاشقش بودی نشستن در درختان و تماشای رشد (هر باغ وحش دیگر طبیعت؟)، تلاش برای شناختن کسی که شما را متعهد می کند کاملا زیبا است. عشق به پایان می رسد و من تنها بودم. این یک قلبخوار است. قلب شکسته من گسستن دارد و منکر انکار انکار نیست. و سپس آن را به عقب و تمام جزئیات به اثبات آن را واقعا واقعا اتفاق افتاده است. من عاشقت هستم، Kawabata! باز هم، با @ traditional @ talk چیست؟ Ive بارها و بارها این برچسب را به کارهای Yasanuri Kawabatas اعمال کرده است. (یکی دیگر از خوانندگان خوب از قفسه @ @ جریان اصلی استفاده می کند.) من فکر نمی کنم من این راحتی را دوست دارم در همه. شاید دلیلش اینه که واقعا نمیفهمم منظورش چیست شیوه ی زندگی سنتی ژاپنی؟ نه مثل هاروکی موراکامی؟ به هر حال، من فکر می کنم که همه ی اونها هم دمار از روزگار. من همچنین در مکان های مختلف (از جمله مقالات خوب) خواندنی است که این یک ترجمه خوب نیست. در ابتدا مترجمین لمسی آن را کاملا واضح می دانند (در سال 2005، نسخه جدیدی که در سال 2005 به زبان انگلیسی ترجمه شده بود، یادآوری می شود). من می خواستم او را به خنک بگویم. بله ... من آن را دوست دارم به تماشای یک فیلم زیرنویس. شما می دانید که کلمات انگلیسی بر روی صفحه نمایش شما ممکن است همه چیز وجود دارد برای برقراری ارتباط با آنچه که شما شنوایی و تماشای وجود دارد. اصطلاحات ... تمام زندگی لعنتی از آن. مثل اونه. (من می خواهم این حرف را بزنم. نگاه کن!) هنگامی که خواندن آن در چین، خنده اش به معنای آن چیزی نیست که در جهان غرب وجود دارد. ذهن من در حال حاضر در ژاپن خالی است. ذهن من برای تمام خواندن از سرمایه قدیمی من خالی است. در مورد ژاپن، ماریل چیست؟ فکر! خنده خیلی چیزهای زیادی است. این احساس را از خنده در اینجا به دست آوردم. لبخند در پشت چهره پیچیده شده است، چهره دیگری زیر آن وجود دارد که چیز دیگری را کاملا درک می کند. بسیاری از لبخند های مختلف وجود دارد. زیرنویس، درست است؟ (Ive همیشه به شدت توسط بازیگران زبان foriegn شگفت زده شده است. تکرار احساسات جدید مانند تلاش برای پیاده روی های مختلف احساس می شود.) بنابراین این چیزی است که ترجمه برای من است. زیرنویس فیلم در پشت خطوط. یاسانوری کاواباتا واقعا چه نوشته بود؟ کسانی که بازیگران پشت سر این خطوط زیرنویس زرد هستند چه کسانی هستند؟ من هرگز قادر به یادگیری زبان ژاپنی نیستم. (من نمی خواهم پس از بیست سال به اسپانیایی بپیوندم. زندگی من نمی تواند برای ژاپنی به اندازه کافی بلند باشد.) آیا مترجم این کتاب دشوار است؟ این بدان معنا نیست که من اینجا زندگی نکردم من کردم. من این کار را انجام می دهم زیرا من نمی خواهم یکی از آن متخصصین باشم که خیلی می گویند،Dont زحمت این را بخاطر داشته باشید که ترجمه شده است. @ من نمی دانستم این دوقلوهای جدا شده در داستان تولد بود ... Chieko است pamperedstolen @ دختر یک زن و شوهر که خود کیمونو / کسب و کار کالاهای عمده فروشی خود را دارند. یک کسب و کار در حال مرگ است. مردم ژاپنی بیشتر و بیشتر لباس های غربی را پوشیدند. طرح های پدران با سن او به طور فزاینده ای خفه می شود. چیكو به هیچ وجه به ناحیه شکستگی خود متصل نیست. (هنگامی که جوانتر و خواندن در مورد خانواده ها و فرهنگ های بزرگ به ضعف های بزرگ، من از آن بود که من یک آمریکایی در این روز و سالم را از دست داده ام، به عنوان یک albatross به آنها من را می کشند). Chieko احساس می کند مانند زیر شاخه پیچ خورده از بنفشه، و نه راست و قلب واقعی درخت سدر این نوع چیزها (گناه من، من نمی دانم که چگونه به صدا در اینجا هوشمند است. Symbolism بیشتر از آن من نمی خواهم می گویند آرمان ها، دین دمدمی) برای Chieko مهم است و به قلب The Old Capital مهم است. خواهرش دوقلوهای از دست رفته خود، Naeko، به طور تصادفی کشف شده است، زمانی که Chieko مانند foundling احساس شده است. Shes متقاعد شده است که او توسط پدر و مادرش پیدا شده است، نه گناه به سرقت رفته، آنها خود را بیش از حد در تهاجم منفعل خود را @ But wed diiiiiiiiiiiiiiiiiiiieeeeeeeeeeeeeeeeeeee اگر شما انجام ندادن آنچه که ما برای بقیه زندگی ما می خواهیم و احتمالا بعد از اینکه ما نیز مرده است. آیا ما را میشنوی؟ Diiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiie! @ Theres یک خط در اینجا راه می رود. فرهنگ ضمیمه و رشد طبیعی. آخرین جایی است که گناه زندگی و نژاد دارد. بنابراین Chieko احساس می کند در انواع خود را در خود. انواع مختلفی یافت و به سرقت رفته است. Naeko توسط والدین تولد آنها رها نشد. اما آنها مردند و Chieko در زندگی به عنوان @ بالاتر @ هواپیما به عنوان Naeko @ descended به کوه های سدر بالا و کار سخت رفت. نایکو خواهرش را دوست دارد (او می گوید اگر او مجبور باشد او را بکشد) من می دانم که من برای هر دو خواهر خود خواهم زندگی کرد.) خوشحال شدم که او را دیدم هر چیزی بیش از آن @ خراب @ Chiekos شانس در خوشبختی، باید اتصال به @ پایین @ دختر ساخته شده است. این فریبنده بود بخشی از این، کل زیبایی است که Kawabata به نظر می رسد همیشه در مورد آن است. زیبایی روحانی روحانی مذهبی است. در مورد بیش از آن، اما گاهی اوقات من علیه این اتفاق می افتم و می خواهم به او بگویم که گوز را بریده و دوباره به زندگی شخصی که می دانم، بازگردد. بنابراین هر دو دختر فوق العاده زیبا هستند (دوش، آنها دوقلو هستند). چرا Chieko @ می دانید @ در قلب او که Naeko فقط می تواند یک توهم او را به هر کس دیگری؟ این فاکه تو ...

مشاهده لینک اصلی
یک رمان استثنایی!

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب کیوتو (پایتخت قدیم)


 کتاب رختکن بزرگ
 کتاب عشق و جنایت در سیسیل
 کتاب عروسکی در باغ
 کتاب رمانتیسم
 کتاب I Know Why the Caged Bird Sings
 کتاب غزلیات سعدی