لرد جیم یک رمان جوزف کنراد است که در ابتدا به عنوان یک سریال در مجله Blackwoods از اکتبر 1899 تا نوامبر 1900 منتشر شد. یک رویداد اولیه و ابتدایی در داستان این است که رها کردن یک کشتی مسافربری در خلبان توسط ناوگان خود، از جمله یک دریانورد جوان انگلیسی به نام جیم او به طور عمومی برای این اقدام محرمانه است و این رمان پس از تلاش های بعدش برای رسیدن به خواسته های خود و گذشته اش به دنبال دارد.
جیم به خاطر محکومیت یک لحظه از دست رفته عصب در طی یک سفر فاجعه آمیز، به محکومیت یک دادگاه تحقیق، محکوم می شود. در پی شرارت او به منطقه عجیب و غریب پاتوزان سفر می کند و به عنوان نماینده در این پست از راه دور به عنوان تیان جیم احترام می گذارد. در اینجا او یک معیار آرامش و احترام در خود پیدا می کند. با این حال، هنگامی که یک باند دزدان به جزیره وارد می شود، حافظه از رسوایی قبلی او دوباره به جلو می آید، و رابطه او با مردم جزیره به خطر افتاده است.
خرید کتاب لرد جیم
جستجوی کتاب لرد جیم در گودریدز
معرفی کتاب لرد جیم از نگاه کاربران
چیزی که در مورد \"لرد جیم\" کنجکاو شد دقیقا ماهیت شخصیت اصلی، تازه وارد تازه وارد کانراد بود. جیم، من جی گاتزبی را از فیتزجرالد یاد گرفتم. در نهایت از طریق خواندن تصمیم گرفتم که جنون را نادیده بگیرم و به دنبال این هستم که سوء ظن تایید شده است. فیتزجرالد از جیم برای ترکیب گاتسبی الهام گرفته شده بود. چنین constataçà £ £ درجه نمونه به هیچ وجه کار فیتزجرالد کاهش به چشم من، اما ساخته شده مانند و حتی بیشتر از کنراد آن است @ وقتی سعی می کنیم دست و پنجه نرم با نیاز صمیمی انسان دیگری است که ما درک چگونه غیر قابل درک، وحشت زده و غبارآلود بودن موجودات است که با دیدن ستاره ها و گرما از خورشید به ما می بخشد. به نظر می رسد تنهایی یک شرایط سخت و مطلق وجود است؛ پاکت از گوشت و خون در کدام چشم ما ثابت هستند ذوب قبل از دست outstreched، و باقی مانده است تنها هوس باز، unconsolable، روح گریزان است که به چشم می توانید دنبال وجود دارد، در دست می تواند درک. @ p.131
مشاهده لینک اصلی
این کتاب با توصیف جیم مبهم، پیدا کردن او در جایی در شرق، یک کارگزار آب در بندر پس از بندر، همیشه در حال حرکت یک بار گذشته سایه اش نشان داده است، در نهایت به پایان می رسد جایی در داخل جزیره اندونزی و مالزی مجمع الجزایر، زندگی با بومیان . این وضعیت مختصر تأیید شده است، داستان به عقب میپردازد تا بحث و تبادل نظر کند، جیم برای رفتن به دریا، پیشینه و آموزش او، چگونه در کشتی کشتی در شرق آسیب دیده بود، در ساحل تخریب شد، تصمیم گرفت که به انگلستان برود و تصمیم نگرفت پاتنا، به عنوان یک افسر در کشتی بخار فرسوده، 800 تن از مسلمانان را به خاورمیانه می برد. ترکیب کنراد گاهی اوقات ناخوشایند به نظر می رسد، و احکام او همواره به راحتی اسکن نمی کنند، اما توصیفاتش، به ویژه از طبیعت، به زیبایی تحریک کننده است. در پایان فصل 4، پس از پاتنا غرق شده و در محاکمه Jimâ € ™ ثانیه، کنراد Marlow، راوی چندین از کارهای کنراد را معرفی می کند که روایت بعدی او را بقیه داستان را فراموشی می کند. مارلو در طول ابتدایی و ابتدایی خود برای گروهی از شنوندگان، اعتراف می کند که علاقه وی به جیم \"Çcâ €\" به علت ناخوشایند و افزایش شک و تردید از قدرت مستقل است که در یک استاندارد ثابت رفتار می کند، â € موضوع بسیار مهم در مورد کنراد در \"قلب تاریکی\" نوشت و درگیر آن شد. جیم بیشترین ارزش خود را درک خود را نسبت به خود می گیرد، که هسته اصلی حس افتخار اوست، و بنابراین نمی تواند تحمل کند که او نتواند به آرمان های خود برسد، هر زمان که از محل به محل و شغل به کار برود چیزی یا کسی به نظر می رسد که او را از قسمت â € œfailureâ € او یادآوری می کند، در نتیجه تبدیل به نوعی بیکار می شود. کاپیتان دریای بریلی، برعکس، معیار افتخار را در ادراک دیگران قرار می دهد، بر شهرت. Marlow به وضوح شک و تردید در مورد اینکه جیم خود را نمی کند، آیا او اجتناب از بررسی انگیزه های واقعی خود را. آیا عادت جیمانه زندگی عادی از کشت و کشتار، آرزوهای قهرمانانه قهرمانانه است که او را به اتهام خود مبنی بر اینکه مسافران را از چیزی که او به عنوان یک کشتی غرق در نظر گرفته است، رد کرد؟ آیا او به سادگی، همان گونه که استین ادعا می کند، \"¬\" و چرا یک نفر می گوید â € œsimplyâ €؟ آیا مرگ ناگهانی جیمز در تلاش است تا به دلیل نقض زود هنگامش بمیرد، آیا او شرایط نهایی خود را به عنوان وسیله تازه ای از قهرمانی که او همیشه تصور می کند، می بیند؟ با این حال، مارلو، از سوی دیگر، معتقد است که تمام حقیقت، همه \"حق\" مبهم و محتمل است، و این ابهام است که او را به شدت نگران می کند. به طور خاص، او به این معنا است که این یک توهم است که باور کنیم «این سن و عقل میتواند در برابر درد حقیقت راه حلی پیدا کند». ملودی داستان داستان جیم، روایت با وقایع مکرر پیشرفته مربوط به او امور خود، به همان اندازه که در مورد جیم است، به همان اندازه در مورد خود به چشم می خورد، و در واقع بسیار واقعی، هر دو شخصیت تمرکز رمان Conrad است. در پایان فرار مداوم او، با کمک مداخله مارلو، جیم خود را به عنوان پروردگار جامعه Patusan، عمیق در جنگل (CF Kurtz) تاسیس می کند. جیم هر روز دو بار با Marlow دیدار کرد. حتی اگر او بخواهد مستقل باشد، فراتر از رسیدن به تمدن و درد و رنجی که بر او تحمیل کرده است (یا اینکه او از تعاملاتش با آن درونی شده است)، او هرچند دلشوره خود را می پذیرد و مایل است جهان خارج بداند که او برنده است سرنوشت او و تبدیل شدن به قهرمانانه. رمانتیک او هرگز ناپدید می شود، و در حال حاضر آن را از نظر مسئولیت خود را به این جامعه است. او و مارلو به یکدیگر اذعان می کنند که هرگز به تمدن بازگشت نخواهند کرد و آنها می دانند که هرگز دیگر یکدیگر را نمی بینند. این متن سوالات عمیق در مورد امپریالیسم استعماری را که یک مسئله مهم در روزهای بریتانیا کنراد است، مطرح می کند و می پرسد آیا «مرد غرب» می تواند با شخصیت های رنگی و سایر نژادها در شرایط خودشان در شرایط خودشان خود فرهنگ ها و زمینه ها، و یا اینکه آیا او فقط می تواند به آنها از دیدگاه نوعی فراموشی و پدرسالارانه «پیشرفت»، و «برتری فرهنگی» اشاره کند. شاید، همانطور که مارلو می گوید، تصور ما این است که سرنوشت ما را بر ما قرار می دهد. پس از همه، رؤیای عظمت و قدرت، و حتی پیگیری \"راه\" چیست؟ چرا انسان به این جهت هدایت شده است؟ همانطور که جهان او به پایان می رسد و ژست نهایی خود را می سازد، انگیزه های جیمانه همچنان بی رحمانه و نامناسب به نظر می رسد. آیا او اقدام از قهرمانی، خودکفایی، خودخواهی، فرار و در نتیجه بی رحمانه بودن، تلاش برای تمسخر بود؟ چه کسی می تواند بداند؟ اما داستان او نمی تواند خواننده را بدون تغییر باقی بگذارد، می تواند خواننده را مجبور به بستن این روایت بدون فکر کردن طولانی کند.
مشاهده لینک اصلی
از زمان فارغ التحصیلی کالج، درک خواندن من به طور مداوم به پایین کشیدن فقط به منظور فیلتر کردن در برخی از مرکز پالایش و تبدیل به کمی فلوراید آب تبدیل شده است. این باعث شده که من فقط کلمات را در کتاب بخوانم و بعضی اوقات فراموش کنم که چه اتفاقی افتاده است، همچنین سوال من این است که آیا من به طور قابل قبولی از @ @ reticently @ استفاده می کنم. با توجه به مهارت های درک من عقب مانده، به Sparknotes تبدیل شده ام تا ببینید که چگونه از دست رفته من . به مناسبت، من تا به حال هیچ ایده آنچه در حال انجام است. وقتی متوجه شدم که مارلو برای بسیاری از داستانها رادیو بود، خیلی کمک کرد. برای اکثر موارد، هر چند، من با اتفاقات فصل خیلی دور نبودم. من جزئیات زیادی را از دست دادم اما معمولا تصویر بزرگ را دریافت کردم. من بیشتر با خط زمان کنراد مبارزه کردم. به نظر میرسد با چیزهایی مثل اجازه دادن به راویان به سخن گفتن، اوه، به نظر من، من در حال حاضر منعکس شده در زمان که من ملاقات کردم و بنابراین و او به من گفت این داستان در مورد جیم. فراموش نکنید که این دو سال قبل از مواردی بود که من فقط به شما گفته بودم. من می خواهم به مقدار زیاد پرش کنم و به شما هشدار ندهم. همچنین، من یک طرفدار بزرگ ضمایر و نه خیلی نسبت به نام های مناسب. اگر شما توجه نکنید، شما تعجب خواهید کرد که او، او، و او اغلب چه کسی است. @ Conrad یک جهنم از نویسنده است، اما من نمی توانم او را درک کنید. نوشتن او مانند یک دختر زیبا فرانسه است. من از دیدن او خوشحالم و حتی گوش دادن به او صحبت می کنم، اما من فقط هر کلمه پنجم را درک می کنم. زوت! Quelle Heure Ytil. بت comme chou جون نقشه یو جان. جی فین
مشاهده لینک اصلی
ویرجینیا وولف ادعا کرد که لرد جیم Conrads بهترین کتاب بود. و من با Woolf بحث می کنم؟ بنابراین کارت شناسایی منتقد ادبی من را تسلیم می کند و آزادانه می پذیرد که این فقط تدیوم برای مبارزه با آن است. ممنونم من نیاز به خواندن چیزی سبک برای یک تعطیلات از کلاس کلاسیک اخیر من.
مشاهده لینک اصلی
من فکر می کنم که باید کنراد را بخوانید. به یاد می آورم - مبهم است - چند سال پیش از طریق قلب تاریکی پرتاب شد و نه تجربه. به هر دلیلی فقط به آن نرسیده ایم. لرد جیم با این حال ... مثل من گفت، فضایی متفاوت. من واقعا \"ازش لذت بردم.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب لرد جیم
خرید کتاب لرد جیم
جستجوی کتاب لرد جیم در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
این کتاب با توصیف جیم مبهم، پیدا کردن او در جایی در شرق، یک کارگزار آب در بندر پس از بندر، همیشه در حال حرکت یک بار گذشته سایه اش نشان داده است، در نهایت به پایان می رسد جایی در داخل جزیره اندونزی و مالزی مجمع الجزایر، زندگی با بومیان . این وضعیت مختصر تأیید شده است، داستان به عقب میپردازد تا بحث و تبادل نظر کند، جیم برای رفتن به دریا، پیشینه و آموزش او، چگونه در کشتی کشتی در شرق آسیب دیده بود، در ساحل تخریب شد، تصمیم گرفت که به انگلستان برود و تصمیم نگرفت پاتنا، به عنوان یک افسر در کشتی بخار فرسوده، 800 تن از مسلمانان را به خاورمیانه می برد. ترکیب کنراد گاهی اوقات ناخوشایند به نظر می رسد، و احکام او همواره به راحتی اسکن نمی کنند، اما توصیفاتش، به ویژه از طبیعت، به زیبایی تحریک کننده است. در پایان فصل 4، پس از پاتنا غرق شده و در محاکمه Jimâ € ™ ثانیه، کنراد Marlow، راوی چندین از کارهای کنراد را معرفی می کند که روایت بعدی او را بقیه داستان را فراموشی می کند. مارلو در طول ابتدایی و ابتدایی خود برای گروهی از شنوندگان، اعتراف می کند که علاقه وی به جیم \"Çcâ €\" به علت ناخوشایند و افزایش شک و تردید از قدرت مستقل است که در یک استاندارد ثابت رفتار می کند، â € موضوع بسیار مهم در مورد کنراد در \"قلب تاریکی\" نوشت و درگیر آن شد. جیم بیشترین ارزش خود را درک خود را نسبت به خود می گیرد، که هسته اصلی حس افتخار اوست، و بنابراین نمی تواند تحمل کند که او نتواند به آرمان های خود برسد، هر زمان که از محل به محل و شغل به کار برود چیزی یا کسی به نظر می رسد که او را از قسمت â € œfailureâ € او یادآوری می کند، در نتیجه تبدیل به نوعی بیکار می شود. کاپیتان دریای بریلی، برعکس، معیار افتخار را در ادراک دیگران قرار می دهد، بر شهرت. Marlow به وضوح شک و تردید در مورد اینکه جیم خود را نمی کند، آیا او اجتناب از بررسی انگیزه های واقعی خود را. آیا عادت جیمانه زندگی عادی از کشت و کشتار، آرزوهای قهرمانانه قهرمانانه است که او را به اتهام خود مبنی بر اینکه مسافران را از چیزی که او به عنوان یک کشتی غرق در نظر گرفته است، رد کرد؟ آیا او به سادگی، همان گونه که استین ادعا می کند، \"¬\" و چرا یک نفر می گوید â € œsimplyâ €؟ آیا مرگ ناگهانی جیمز در تلاش است تا به دلیل نقض زود هنگامش بمیرد، آیا او شرایط نهایی خود را به عنوان وسیله تازه ای از قهرمانی که او همیشه تصور می کند، می بیند؟ با این حال، مارلو، از سوی دیگر، معتقد است که تمام حقیقت، همه \"حق\" مبهم و محتمل است، و این ابهام است که او را به شدت نگران می کند. به طور خاص، او به این معنا است که این یک توهم است که باور کنیم «این سن و عقل میتواند در برابر درد حقیقت راه حلی پیدا کند». ملودی داستان داستان جیم، روایت با وقایع مکرر پیشرفته مربوط به او امور خود، به همان اندازه که در مورد جیم است، به همان اندازه در مورد خود به چشم می خورد، و در واقع بسیار واقعی، هر دو شخصیت تمرکز رمان Conrad است. در پایان فرار مداوم او، با کمک مداخله مارلو، جیم خود را به عنوان پروردگار جامعه Patusan، عمیق در جنگل (CF Kurtz) تاسیس می کند. جیم هر روز دو بار با Marlow دیدار کرد. حتی اگر او بخواهد مستقل باشد، فراتر از رسیدن به تمدن و درد و رنجی که بر او تحمیل کرده است (یا اینکه او از تعاملاتش با آن درونی شده است)، او هرچند دلشوره خود را می پذیرد و مایل است جهان خارج بداند که او برنده است سرنوشت او و تبدیل شدن به قهرمانانه. رمانتیک او هرگز ناپدید می شود، و در حال حاضر آن را از نظر مسئولیت خود را به این جامعه است. او و مارلو به یکدیگر اذعان می کنند که هرگز به تمدن بازگشت نخواهند کرد و آنها می دانند که هرگز دیگر یکدیگر را نمی بینند. این متن سوالات عمیق در مورد امپریالیسم استعماری را که یک مسئله مهم در روزهای بریتانیا کنراد است، مطرح می کند و می پرسد آیا «مرد غرب» می تواند با شخصیت های رنگی و سایر نژادها در شرایط خودشان در شرایط خودشان خود فرهنگ ها و زمینه ها، و یا اینکه آیا او فقط می تواند به آنها از دیدگاه نوعی فراموشی و پدرسالارانه «پیشرفت»، و «برتری فرهنگی» اشاره کند. شاید، همانطور که مارلو می گوید، تصور ما این است که سرنوشت ما را بر ما قرار می دهد. پس از همه، رؤیای عظمت و قدرت، و حتی پیگیری \"راه\" چیست؟ چرا انسان به این جهت هدایت شده است؟ همانطور که جهان او به پایان می رسد و ژست نهایی خود را می سازد، انگیزه های جیمانه همچنان بی رحمانه و نامناسب به نظر می رسد. آیا او اقدام از قهرمانی، خودکفایی، خودخواهی، فرار و در نتیجه بی رحمانه بودن، تلاش برای تمسخر بود؟ چه کسی می تواند بداند؟ اما داستان او نمی تواند خواننده را بدون تغییر باقی بگذارد، می تواند خواننده را مجبور به بستن این روایت بدون فکر کردن طولانی کند.
مشاهده لینک اصلی
از زمان فارغ التحصیلی کالج، درک خواندن من به طور مداوم به پایین کشیدن فقط به منظور فیلتر کردن در برخی از مرکز پالایش و تبدیل به کمی فلوراید آب تبدیل شده است. این باعث شده که من فقط کلمات را در کتاب بخوانم و بعضی اوقات فراموش کنم که چه اتفاقی افتاده است، همچنین سوال من این است که آیا من به طور قابل قبولی از @ @ reticently @ استفاده می کنم. با توجه به مهارت های درک من عقب مانده، به Sparknotes تبدیل شده ام تا ببینید که چگونه از دست رفته من . به مناسبت، من تا به حال هیچ ایده آنچه در حال انجام است. وقتی متوجه شدم که مارلو برای بسیاری از داستانها رادیو بود، خیلی کمک کرد. برای اکثر موارد، هر چند، من با اتفاقات فصل خیلی دور نبودم. من جزئیات زیادی را از دست دادم اما معمولا تصویر بزرگ را دریافت کردم. من بیشتر با خط زمان کنراد مبارزه کردم. به نظر میرسد با چیزهایی مثل اجازه دادن به راویان به سخن گفتن، اوه، به نظر من، من در حال حاضر منعکس شده در زمان که من ملاقات کردم و بنابراین و او به من گفت این داستان در مورد جیم. فراموش نکنید که این دو سال قبل از مواردی بود که من فقط به شما گفته بودم. من می خواهم به مقدار زیاد پرش کنم و به شما هشدار ندهم. همچنین، من یک طرفدار بزرگ ضمایر و نه خیلی نسبت به نام های مناسب. اگر شما توجه نکنید، شما تعجب خواهید کرد که او، او، و او اغلب چه کسی است. @ Conrad یک جهنم از نویسنده است، اما من نمی توانم او را درک کنید. نوشتن او مانند یک دختر زیبا فرانسه است. من از دیدن او خوشحالم و حتی گوش دادن به او صحبت می کنم، اما من فقط هر کلمه پنجم را درک می کنم. زوت! Quelle Heure Ytil. بت comme chou جون نقشه یو جان. جی فین
مشاهده لینک اصلی
ویرجینیا وولف ادعا کرد که لرد جیم Conrads بهترین کتاب بود. و من با Woolf بحث می کنم؟ بنابراین کارت شناسایی منتقد ادبی من را تسلیم می کند و آزادانه می پذیرد که این فقط تدیوم برای مبارزه با آن است. ممنونم من نیاز به خواندن چیزی سبک برای یک تعطیلات از کلاس کلاسیک اخیر من.
مشاهده لینک اصلی
من فکر می کنم که باید کنراد را بخوانید. به یاد می آورم - مبهم است - چند سال پیش از طریق قلب تاریکی پرتاب شد و نه تجربه. به هر دلیلی فقط به آن نرسیده ایم. لرد جیم با این حال ... مثل من گفت، فضایی متفاوت. من واقعا \"ازش لذت بردم.
مشاهده لینک اصلی