کتاب طبل حلبی

اثر گونتر گراس از انتشارات نیلوفر - مترجم: سروش حبیبی-ادبیات کلاسیک

پناهگاه، حداقل برای بعضی از مردم، ممکن است بهتر در یک پناهنده دیوانه پیدا شود. اوكار ماتزارات از كمك به يك آلبوم تصاوير خانوادگي كه از طريق تماشا و بي نظير چشم برونو، پرستار او، از تختخواب بيمارستاني سفيد رنگي فلوريشن خود پرده برمي دارد، نه تنها داستان او را، بلكه از كشورش نيز بيان مي كند. اوسر، به رغم کمبود رشد خود، مرد خود را بسیار دوست دارد و تصمیم می گیرد بین صدای اول شخص و سوم شخص حرکت کند. درامد راه خود را برای از بین بردن از خانواده اش و وقایع در اطراف او. او هر درام جدیدی را جایگزین می کند، فقط روزهای طولانی را تحمل می کند؛ چنین است دیوانگی از داستان در حال رسیدن؛ بنابراین سرکوبگر واقعیتی است که او قصد دارد فرار کند. هنگامی که گراس جوان در سال 1950 میلادی پاریس را در پاریس نوشت، او مجسمه ساز، هنرمند و شاعر و هنرمند و هنرمند و هنرمند و هنرمند و هنرمند و هنرمند و هنرمند و هنرمند و هنرمند بود و قصد داشت با چند نسخه از تاریخ آلمان که تا به حال آموزش داده شده بود، زندگی کند. درام قلع ترکیبی از تاریخ، داستان ترسناک، کارتون Burlesque و افسانه ی طنز با تصاویر پر جنب و جوش و حیرت انگیز است. در سالهای متمادی، سالهای ناب از داستان روایت های توماس مان که در سال 1929 جایزه نوبل را کسب کرد، دو سال پس از تولد گراس، حذف شد. اگر این بزرگترین رمان قرن بیستم باشد، با احترام به یلیسهای جیمز جویس، این نخستین جادوگر جادویی میتواند این باشد.


خرید کتاب طبل حلبی
جستجوی کتاب طبل حلبی در گودریدز

معرفی کتاب طبل حلبی از نگاه کاربران
بسیار توصیفی و حوصله سر بر بود.یاد داستایوفسکی افتادم:)

مشاهده لینک اصلی
من آلمانی بلد نیستم و برا همین ترجمه رو خوندم. هر چند ترجمه سروش حبیبی عالی بود، اما به نظرم لطف این کتاب در خواندن آن به زبان اصلی است که نویسنده با لغات و عبارات بازی کرده. چند جایی حتی خود سروش حبیبی هم اشاره کرده که نویسنده اینجا با کلمات بازی کرده.

در کل کتاب خوبی بود و پیشنهاد خوندنش رو بهتون می دم، اگه حوصله خوندن کتاب قطور رو دارید.

مشاهده لینک اصلی
جهان در قلع درام نشان داده شده است وحشیانه و خشن، و در عین حال freakishly عجیب و غریب است. یک جنبه برای خشونت وجود دارد که از واقعیت روزمره جدا می شود. در این کتاب، از طریق چشم قهرمان آن کوچک دیده می شود، آن را به شدت سوررئال می شود. اگرچه تن ممکن است فوقالعاده باشد، گراس بهتر از تصور زندگی تحت حکومت نازی از آنچه که هرگز خوانده ام را انجام می دهد. حتی در ترجمه، زبان او خیره کننده است و یک چیز مطمئن است: پس از خواندن آنچه در پایان حوضچه اتفاق می افتد، هرگز، هرگز به همان شیوه نگاه دوباره به زرده ها نخواهید داشت. من این کتاب را چند سال پیش خواندم، اما من هنوز در مورد آن فکر می کنم. این یکی از نشانه های یک کتاب عالی است. اگرچه من لیز تیلور از بازرسان کتاب است، (من عاشق و احساس می کنم ازدواج کرده ام {باید پنج ستاره به} هر مرد {book} I meet {read})، این کتاب بسیار نادر است که من خواهش می کنم شش ستاره بده

مشاهده لینک اصلی
مسابقه پاپ: نام این کتاب را با شخصیت جسمی تغییر شکل یافته که چه کسی عدم اطمینان پدر و مادر و تاریخ خود را در کشور خود زندگی می کند؟ شما می دانید که او قدرت فوق العاده ای دارد که به عنوان کتاب پیشرفت می کند و از بین می رود، و اگر به درستی یادآوری کنم، یک نسلی است که می تواند احساسات را به سوپ ها بخورد. و او با یک گروه از بچه های عجیب و غریب با نام مستعار کمدی مانند Eyeslice و PuttPutt سقوط کرد. نه، بچه های Midnights آن نیستند. من در مورد کسی که با راوی صحبت می کند صحبت می کند که به طور کامل از یک نقطه به دور در آینده می گوید و تنها می تواند از طریق یک شیء آن را بیان کند و وقتی داستان دردناک می شود، از شخص اول به روایت سوم شخص تغییر می کند. شما آن را خوانده اید واقعا طولانی، بیش از 500 صفحه، بازیگران بزرگ شخصیت ها. جهنم، تولد شخصیت های اصلی حتی برای 50 صفحه رخ نمی دهد. بله، من اطمینان ندارم که بچه های Midnights. دست برداشتن از؟ این درام قلع است. به طور جدی، هر چند. اگر Id قبل از اینکه چقدر Midnights کودکان به چمن اعطا می کند، فکر نمی کنم تقریبا آن را دوست داشته باشم. مانند Rushdie خواندن قلع طبل و به خود گفت، Id مایل به انجام این کار دقیق، اما با هند است. و او کرد. من مدت زیادی طول کشید تا به این موضوع برسم. پس از 200 صفحه، من هنوز فکر می کردم که این فقط درست بود. قابل توجه، بله شگفت انگیز، حتی. اما لذت بخش است نه خیلی من فکر می کنم بیشتر این به خاطر این واقعیت است که خود اروپا یک رمز کل برای من است. منظورم اینه که من اینجا هستم من چیزهایی را در مورد آن می دانم. اما من این را درک نمی کنم. تاریخ اروپا یکی از اشغال ها و در نتیجه سازش است. انگلستان ابتدا توسط Picts and Celts (و دیگران، من فکر می کنم - دانش تاریخ من در این روز بزرگ نیست) کنترل شد و توسط رومی ها، سپس توسط Anglo-Saxons، سپس توسط دانمارک، سپس توسط Norman ها مورد حمله قرار گرفت و . به هیچ وجه از تاریخ خودشان درباره پادشاهان خارجی سخن نمی گویند. و انگلستان جزیره ای است، پس چه کسی می تواند بگوید که چند گروه قومی در یک زمان یا دیگر قسمت های اروپای مرکزی کنترل می کنند؟ آمریکا هرگز مورد حمله قرار نگرفته است، نه به معنای سنتی. Weve هرگز مجبور به اعطای هر نوع حکومت یا قانون خارجی نبود. حتی زمانی که ما مستعمرات بودیم، انگلیس بیشتر یا کمتر ما را تنها گذاشت، به جز این مالیات های مزاحم. بنابراین من طبق قانون اساسی قادر به سرعت درک نوعی از فرهنگ که فتح را تحمل کرده است. نه که من قادر به یادگیری هر چیزی از کتاب است. برای این یکی، فقط کمی طول کشید. اما من معتقد بودم که این تنها چیزی نیست که موجب شده من بیشتر و بیشتر علاقه مند به قلع درام به عنوان آن ادامه داد. من واقعا فکر می کنم آن را به تدریج بهتر می شود. به طور معمول من مشکلات زیادی با ترجمه دارد، زیرا بسیار لذت بردن از خواندن، برای من، از سبک نثر است. اما میچل آن را میپوشاند. @ ساخته شده، خرد شده، پاک شده، عقب کشید، تفکیک شده، به یاد ... @ این چیزهایی است که می توانید با خاطرات انجام دهید. در اصل آلمانی، این کلمات ساخته شده بودند، سکه. اما میچل راهی برای رسیدن به آن ها پیدا کرده است، در حالیکه هنوز زیبایی شناخته شده است. سلیم، فرزند Midnights Children، چه می گوید داستان خود را از طریق طعمه می گوید، زیرا برای او، شما نمی توانید چیزی را بدون تغییر بنیادین حفظ کنید. در طناب قلع، اسکار داستان خود را از طریق یک درام می نویسد، زیرا (ظاهرا) شما نمی توانید چیزی را بدون فریاد بگویید. و در اینجا مشکل عمده من با این کتاب است. من فکر می کنم اسکار یک شخصیت تحریک کننده و نفرت انگیز است، و من کاملا مطمئن نیستم این یک تفسیر مشترک است. او تصمیم می گیرد در اوایل زندگی هرگز رشد کند، زیرا او نمی خواهد در جهان بزرگسالان دخالت کند. در ابتدا این به نظر می رسد نجیب است، به هر کسی که به بی گناهی بچه های کوچک اعتقاد دارد (اما می آید، که نمی تواند از روی رفتارهای بی پروا بچه هایی که فقط یاد گرفتند چطور دروغ بگوید شوکه شده است)، اما ما به سرعت متوجه می شویم که اسکار قصد ندارد از جنس و خشونت دنیای بالغ خودداری کن او فقط می خواهد از مسئولیت اجتناب کند. این، و از نوع روانپزشکی است. گفتن خیلی بیشتر از این باعث می شود اسپویلر ها، بنابراین من در آنجا متوقف می شود. با وجود این، اسکار تقریبن این را نادیده گرفته است. این یک نقل قول تقریبا تقریبا به طور تصادفی به شما کمک کرد تا شما را متقاعد کند: @ همانطور که تصور می کنید سفر با لندن بلندی Ulla بسیار جذاب بود، من هنوز هم از موز خیلی متاسف بودم. شما باید موز را در فاصله نگه دارید، من به خودم گفتم، در غیر این صورت بوسه Muses شروع به طعم و مزه هر روزه می شود. بهتر است که با لانکز سفر کنید، که وقتی موش سعی می کند او را ببوسد، او را می سوزاند. (به من بگوید، اسکار را فریبنده گفت.)

مشاهده لینک اصلی
من مطمئن نیستم که چگونه این کتاب را ارزیابی کنم من مطمئن نیستم که من آن را دوست دارم یا آن را نفرت دارم. این فقط از این جهان است و گونتر گراس (جایزه نوبل ادبیات) تنها در لیگ خود است. این کتاب در مورد یک میتوکندری است که رشد کرده است. او تصمیم گرفت که در سن 3 سالگی نیز رشد کند و او نیز شروع به ضرب و شتم درام کرد. داستان او به عنوان یک کودک (کتاب 1) با دوره پیش از هولوکاست در لهستان همخوانی دارد. صحنه هایی که بیشتر به من زده می شود، دامنۀ 5 لایه مادربزرگش است که پدربزرگش قبل از اینکه ازدواج کند مخفی شده و در آنجا اوساک (مادری) نیز مخفی شده است و مرگ مادر اسکار از خوردن زرده ها. تصویری از اسب با سر دشمنان گفته شده است که نماد دوره نازی ها بوده است و این بهترین تصویری است که ذهن انتقادی را در مورد این کتاب برجسته کرده است. هنگامی که اسکار در این کار موفق شد در هولوکاست اتفاق افتاد. سیرک سفر به غیر از بازی کردن درامز، صدای آواز او نیز می تواند شیشه را بشکند. بنابراین، او جذابیت مشهور کارناوال شد. اگر در کتاب اول، اولین عشق خود را، ماریا، در کتاب 2 او Roswitha خود را داشته است. ماریا به عنوان همسر دوم پدرش، در حالی که Roswitha در حادثه کشته شد، به پایان رسید. اسکار از هولوکاست جان سالم به در برد، زیرا او یهودی نیست. همچنین در این قسمت از این کتاب، اسکار پدر را برای کورت بدون دانستن فرزند تبدیل کرد. متأسفانه، بچه به عنوان یک نازک مانند Oskar نبود. سه دوره پس از هولوکاست بود و اسکار به یک مدل برهنه و بعدا یک بازیکن جاز تبدیل شد. داستان کوچکی که بیشتر به من مربوط می شود، داستان گرهارد و ژرود است که در رستوران اتفاق افتاده است که Oscar به تدریج متعلق به آن بود. این یک داستان شیرین از یک زن و شوهر جوان است. گرهارد هیچ ریشی ندارد در حالی که ژنرود (بانوی) ریش خجالتی دارد. آنها در مورد خودشان عجیب و غریب بودند، به طوری که در وسط احساسات خود برای یکدیگر قرار گرفتند. خانم Oscara Ladylove در بخشی از کتاب یک پرستار است (او برای پرستاران چیزی دارد) خواهر Dorothea.How آیا شما پس از آن یک کتاب را با این نوع غیر ممکن است اما یکی از یک طرح نوع؟ این شگفت آور نیست که داستان خانواده Buendia که شامل 6 نسل در شاهکار گابریل گارسیا مارکز است، یک صد سال تنهایی است. این نه به عنوان سیاسی و قطعا به عنوان جورج Orwellâ € ™ ثانیه از 1984 نیست. این اعتصاب به هسته به عنوان داستان خانواده Joad در کالیفرنیا فقیر در کوهستان در John Steinbeckâ € ™ انگور نیست از خشم این فاقد زیبایی اتریشی آنتوان سنت اکسپوریری، شاهزاده کوچکی است. این ها تا کنون چهار کتاب کلاسیک است که من واقعا واقعا لذت بردم. 4 روز خواندن این 500 صفحه کتاب را صرف کردم. از آنجا که صفحه 1، من می دانستم که این 4 یا 5 ستاره را ارزیابی می کنم و این رتبه در هر صفحه از کتاب حفظ شد. اما زمانی که کتاب را بستم، فکر کردم که این ستاره را بدهد. دلیل این است که من مطمئن نیستم که آیا من طرح غیرممکن و شخصیت های عجیب را دوست دارم. من نمی توانم خودم را به هیچ یک از شخصیت ها متصل کنم. من این لمس انسان را نداشتم نزدیکترین صحنه ای که می تواند خشمگین باشد، مرگ مامور فقیر اسکار بود. با این حال، او با دو مرد (دو پدر و مادر فرمانده اسکار) خواب است و برخورد های جنسی آنها به صراحت در این کتاب شرح داده شده است. جای تعجب نیست که مقامات آلمانی این کتاب را تا حدودی قبلا ممنوع کرده بودند، پس از آنکه منافع بقیه جهان را جلب کرد و در نهایت منجر به شناختن گونتر گراس به عنوان یک استعداد ادبی شد. این فقط یکی از این نوع است. این احتمالا این است که جیلیان به عنوان یک سریال نامیده می شود - ویکیپدیا چیزی خوب است یا در این مورد یک معرفی جدید - و یک چیز خوب - طعم و مزه است. من در حال حاضر منتظر خواندن کتاب های چمن بیشتر است.

مشاهده لینک اصلی
در طول انقراض جنگ فرماندهی در ایرلند، یک سرباز کروم به وسیله شیطان دستگیر شد. سرپرست بدون هیچ یادداشتی از صدا غرق شد ... لحظات بعد، دیوید بالا رفت به سطح و به کشیش گفت: شما فقط آن مرد فقیر را کشته، شما هنرمند کلاهبرداری. @ کشیش پاسخ داد: @ نه، من نداشتم. من او را نجات دادم، الان هم با خدا هستم @ سپس دیوانی در خشم خیره شد: @ ذخیره؟ شما باید به آب برسید و سپس ببینید که آیا او نجات یافت! @ سربازان فقط تبدیل شده و راه می رفت، گفت: @ من نمی توانم شنا @، به طور indifferentlyi فکر می کنم این لعنت برای اسکار درام سال نو بود و من می خوانم آن را سالها قبل زمانی که هیچ چربی شکم و هیچ مشخصاتی از ضخامت آن به عنوان یک قاشق یک بطری آبجو برای من وجود نداشت، چرا من همیشه این کتاب داستان را با تپه ها مرتبط می کنم؟ چشمانم را نیز فریاد می کشم؟ به عبارت دیگر، دوست دارید ترکیب کنید این دو موضوع و شخصیت اصلی به عنوان یک سرباز زن خانه دار زندگی می کنند در یک کمپ کویری راه دور و یا روستای کوه خراب، پس از آن نیز وجود دارد یک قطعه واقعا عجیب و غریب و grotesque از دمدمی مزاجی

مشاهده لینک اصلی
زمانی که من جوان تر بودم تنها ساز موسیقی که در خانه داشتیم یک گیتار آکوستیک قدیمی از پدر من بود. علیرغم علاقمندی به موسیقی، من هرگز به این موضوع توجه نکردم، آن را یک ابزار نیشگون و گرسنگی پیدا کردم؛ گیتار آکوستیک، به خودم فكر كردم، می سوزاند و آه میكشد و احساس میكند خودم را گمراه میكند و این چیزی نبود كه من میخواستم بیان كنم. نه، من می خواستم چیزی را بچرخانم، سر و صدا کنم. کاملا واضح است که در آن دوران و در این شرایط، احساسات من بیشتر مناسب بود، درامهایی بود که تصور می کردم می توانستم ریتم سرخوردگی و ترس را از بین ببرم. با این حال ما نمی توانستیم چیزی را به طرز عجیب و غریب بپذیریم، بنابراین من گیتار قدیمی را مورد آزار و اذیت قرار دادم، تا زمانی که به هیچ وجه مناسب نبود، از جمله kindling.Llittle Oskar Matzerath، شخصیت مرکزی و راوی، از رمان آلمانی معروف گینتر ویلهلم گراس ، با این حال، کمی بیشتر خوش شانس است. پس از تولد مادرش او را با یک تولد سومین بار به او وعده داده است، و طبق آن وعده، یکی به او داده شده است. به عنوان عنوان رمان نشان می دهد، این ابزار نقش حیاتی در زندگی پسر و کار به عنوان یک کل را بازی می کند. اسکار به سرعت با آن ارتباط برقرار می کند، پیدا کردن آن، به همان اندازه که من امیدوار بودم، راهی برای ابراز کردن خودم؛ در واقع، آن را تقریبا به جای سخنرانی به عنوان وسیله ارتباطی عمل می کند، به طوری که هنگامی که او داستان خود را بر روی کاغذ سفید منتشر می کند، به نظر می رسد که پیشنهاد می کند که درام او را به او می گوید [چیزی که ناشناخته است در برخی از فرهنگ های آفریقایی، جایی که درام برای ارتباط در فواصل طولانی با استفاده از الگوهای تقلید از گفتار استفاده می شود] یا اینکه حداقل اجازه می دهد او را به آن بگوید. \"اگر من تیغه خود را نداشتم، که، هنگامی که به صورت adroitly و صبر و حوصله، تمام مواردی را که من نیاز به دریافت کاغذهای ضروری دارند، به یاد می آورم، و اگر من اجازه مدیریت [موسسه ذهنی] را نداشتم تا آن را سه یا چهار ساعت در روز به درام بکشانم ™ D یک خائن فقیر با هیچ چیز به sayâ € | € باید اعتبار چمن، زیرا درام Oskar 's است ابتکار نوآورانه ترین ادبیات است. تطبیق پذیری آن حیرت انگیز است؛ این عمل بسیار متنوعی در متن است که فراتر از یک اسباب بازی مورد علاقه کودک است. جای تعجب است که این کار به عنوان همراهی با کار انجام می شود، به این معنی که من نمیتوانم به آن کمک کنم اما آن را در تمام طول خواندنش بشنوم نه تنها به این دلیل که اوسکار در داستان به طور مداوم آن را لرزاند بلکه چون ما می دانیم که اسکار در پناهندگی نیز او را در حالی که او روایت می کند. بنابراین هنگامی که اقدام به سرعت انجام می شود، یک شخص متوجه می شود که یک تپش فوران آورده است؛ در لحظات آهسته تر، عمل با نرم افزار نرم افزار پخش می شود. به این ترتیب، درام نه تنها جلوه های اوسکار، و عمل رمان را می بیند، بلکه روحیه و تجربیات خود را از کتاب نیز می بیند، هرچند کسی نمی تواند به معنای واقعی کلمه آن را بشنود! این یک چیز بسیار خارق العاده است. همچنین ممکن است بخواهید به این نکته توجه کنید که چرا گراس یک درام را انتخاب کرده است، زیرا ابزارهای متعددی وجود دارد که می تواند احساسات و سرعت خود را بیان کند. اول از همه، قدیمی ترین ابزار شناخته شده است؛ و در نظر گرفته شده است که ریشه موسیقی، شاید همچنین صدای طبیعت. پس از آن، چیزی در مورد آن در ابتدا وجود دارد، به طریقی، به حالت اولیه، حداقل پیشرفته ترین کشور تبدیل می شود. باید به یاد داشته باشید که اوسک برای بسیاری از رمان وانمود می کند که یک مرد ساده است و هنوز خود را برتر از هر کس دیگری می داند. به این ترتیب، طبل نشان می دهد که چگونه دیگران او را ببینید، بلکه نماد آن است که چگونه او آنها و جهان را می بیند. علاوه بر این، درام، البته، همراه با ارتش، به ویژه با رژه ها، راهپیمایی ها، و تظاهرات است. در حالی که قلع درام تنها به جنگ جهانی دوم متمرکز نیست، زیرا این کتاب یک دوره تاریخی بزرگتری نسبت به آن درگیری دارد، اما قطعا در متن نقش مهمی دارد. بنابراین به نظر نمی رسد که سخنرانی های تکان دهنده اسکار، به سخن بگوییم و می توان گفت که تقلید، راهپیمایی راهپیمایی ارتش است. همانطور که احتمالا انتظار یک رمان است که حداقل تا حدودی مربوط به جهان است جنگ 2، تخریب یکی از موضوعات اصلی است؛ در حقیقت، در ارتباط با این موضوع است که شروع به درک اهمیت وسیع این پسر کوچک درامر کوچک است. او می گوید که خشونت، خشن و خشونت آمیز [در اکثر موارد این است که به آن اعتقاد پیدا کند] ابزار انتخاب است، جنون او، و همچنین توانایی او برای شکستن شیشه با صدای او، می توان گفت که نماینده نه تنها جمعی جنون مردم آلمان، اما تخریب ادبی آلمان و خشونت ایدئولوژی هیتلر. مطمئنا، Oskarâ € ™ ssingshatteringâ € ™ پیش بینی ها، و حتی می توان گفت که مسئول، Kristallnacht، که همیشه به عنوان گام اول هماهنگ به سوی راه حل نهایی و هولوکاست دیده می شود. علاوه بر این، منابع مکرر به آتش. در ابتدا ما به مادربزرگ اسکار معرفی شدیم؛ آنا؛ او می آید برای ازدواج با یک مرد به نام جوزف Koljaiczek، که یک بار یک نوع انقلابی لهستانی و به ویژه، یک فرد متخلف است. علاوه بر این، درام Oskar به عنوان یک الگوی شعله های قرمز و سفید شناخته می شود. به این ترتیب، می توان گفت که درام خود نه تنها Oskar wi ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب طبل حلبی


 کتاب دین و نگرش نوین
 کتاب هانس کریستین اندرسن وشش قصه
 کتاب رختکن بزرگ
 کتاب عشق و جنایت در سیسیل
 کتاب عروسکی در باغ
 کتاب رمانتیسم