کتاب شعر، زبان و اندیشه رهایی

اثر مارتین هایدگر از انتشارات مولی - مترجم: عباس منوچهری-ادبیات کلاسیک




خرید کتاب شعر، زبان و اندیشه رهایی
جستجوی کتاب شعر، زبان و اندیشه رهایی در گودریدز

معرفی کتاب شعر، زبان و اندیشه رهایی از نگاه کاربران
Poetry, Language, Thought, Martin Heidegger
عنوان: شعر، زبان و اندیشه‌ی رهایی - هفت مقاله از مارتین هایدگر همراه با زندگی تصویری هایدگر؛ مترجم: عباس منوچهری؛ مشخصات نشر: تهران، مولی، 1381، در نود و چهار، 265، مصور، شابک: 9645996503؛ موضوغ: نقد و تفسیر، زبانشناسی، شعر، فلسفه قرن 20 م

مشاهده لینک اصلی
ترجمه خوب و روان و خوانا بود، مقدمه‌ي مترجم هم، علي رغم رابطه‌ي مخدوش من و مقدمه،‌خوب و روشنگر بود.

مشاهده لینک اصلی
هفت مقاله در مورد شعر و هنر از فیلسوف آلمانی مارتین هایدگر (1889-1976) در اینجا جمع آوری شده است، از جمله کار کلیدی او در زیبایی شناسی، منشا اثر هنری. با این حال، برای اهداف این بررسی، من بر روی مقاله ی کمتر شناخته شده خود تمرکز خواهم کرد: \"شاعران چه هستند؟\" چندین نقل قول مستقیم هیدگر به دنبال میراث من هستند که بعنوان ادای احترام به آنچه که من می خواهم بیشتر از روح این مقاله: \"بیگ، که تمام موجودات را در تعادل نگه می دارد، بنابراین همیشه ذات خاصی را به سوی خودش جذب می کند\" به سمت خود در مرکز. \"همه چیزهایی که مورد توجه قرار گرفته است، به عنوان یک و چنین موجودی ، به تمام موجودات وارد شده و در زمین کل قرار می گیرد. \"بزرگترین مدار موجودات در فضای داخلی قلب حضور دارند. کل جهان در اینجا حضور قابل ملاحظهای را در تمام نقاط آن به دست میآورد. ابعاد جهان همچنان در این شیوه نمایندگی محاسبه میشود که با محاسبات و محاسبات زمان و فضا را بررسی میکند و بیشتر نمیتواند از آن آگاه باشد ماهیت زمان از طبیعت فضا. \"تبدیل آگاهی، یادآوری درونی از مفهوم اشیاء نمایندگی به حضور در فضای قلب است.\" ------ ------------ شاعرانه BARThirsty، من وارد یک نوار آن تاریک، دود و شلوغ، فشار را از طریق و مدافع در مدفوع نوار در پایان نزدیکترین درب، عبور از آغوش من در مقابله و چهره کسانی که در اطراف من هستند را اسکن کنید. بسیاری از مردم از ورق کاغذ خواندن دارند، برخی از خواندن در سکوت، برخی از سخنان مشتاقانه با صدای بلند و دیگران به یکدیگر خواندن. بارنر رویکرد می کند و به من می گوید که من می خواهم، که به نوبه خود می پرسم آنچه را که او در مورد شیراز دارد پاسخ می دهد: \"همه چیز\" - بایرن، بلیک، استیونز، فراست، براونینگ، ویلیام کارلوس ویلیامز، شما نام آن را بنویسید. بنابراین، شعر آن به جای آبجو. من هنوز تشنه ام اما هنوز هم به او می گویم که یخ زده می شود. بارنر با ارائه یک نسخه از «نگهداری از وودز در یک شب بارانی» موظف می شود. اولین بار استنزا را می خوانم و بعد زمان خواندن سه بعدی را می خوانم. من متوقف می شوم و در یکی از غرفه های شلوغ نگاه می کنم: شش مرد با ریش و تی شرت سیاه مشغول گوش دادن هستند، زیرا رهبر آنها از آنچه من به عنوان آلن گینسبورگ «هولو» شناخته شده است، به راحتی خواندن می کند. بارنر درست بود - آنها بیشترین چیز را در اینجا دارند. من سرم را خم می کنم و شروع به خواندن اولین حرف Frost می کنم، وقتی که صداهای زیادی از نوار می شنوم. مردی با رنگ قرمز و بریتنی اسکاتلندی در تلاش است تا رابرت برنز را بخواند اما مشکل دارد زیرا او در حال شکستن و گریه است. یکی دیگر از طرفداران تقریبا در برابر من مقاومت می کند و سپس از طریق درب مات و مبهوت می شود. با نگاه کردن به پنجره بزرگ جلوی من می بینم که او از خیابان عبور می کند، به اتومبیل ها و اتوبوسها بی توجه است، همانطور که از عصبانیت دیگران خارج می شود. بارنتر من را روی آرنج می گذارد. وقتی او را به صورت آگاهانه بیدار می کنم، به او می گوید که او همیشه تلاش می کند تا چشم به کسی که بیش از حد به آن نیاز دارد، نگاه کند.

مشاهده لینک اصلی
یک فصل درباره هنر وجود داشت که برای مطالعه مستقل در کالج خواندم. این حدود 42 صفحه بود و به معنای واقعی کلمه، تمام تابستان را برای خواندن برد. من هرگز در زندگیم به آرامی ندیده ام. من هر جمله را حدود دو میلیون بار خواندم و عمق درک با این تعداد متناسب نبود - در واقع، در بعضی موارد، با بعضی احکام، کاهش یافت. هایدگر دیوانه و دایره ای است و زبان خود را تقریبا یک کد ایجاد می کند که بعد از آن شما باید از دستور زبان به همان ترتیب خود ترجمه کنید. درخشندگی هایدگر این است که او هرگز فراموش نمی کند جایی که او در دایره است و در یک دایره دایره قرار دارد و مرکز آن این توپ قرمز درخشان زیبای زیبا است که شما را در همان زمان خیره می کند تا به شما عمیق ترین درک ماهیت واقعیت که تا کنون تجربه کرده اید با کلمات، هایدگر دیوار ایجاد می کند که می توانید روی آن بنشینید و سپس به فضای نرم تخریب کنید - باور نکردنی است، اما با نوشتنش دنیای واقعی فیزیکی ایجاد می کند. با گذشت زمان، یک جمله یا پاراگراف را 45 بار بخوانید، شما در جایی در دنیای خود زندگی می کنید و در جایی که در سر خود هستید، هرگز قبلا نبوده اید. آن را به عنوان اگر او را دید داخلی از ذهن و واقعیت های مردم قبل از آنها تا به حال متولد شد. مانند کابالیست ها، اکستازی در تفکر و درک عمیق در هر سطح از اندیشه است - زندگی من و تمام موجودات من به طرز شگفت انگیزی و عمیق با خواندن او تغییر کرده است. من مدیون چیزی هستم که از او به عنوان یک معلم شگفت انگیز برخوردار بودم که کارش را برای ما روشن و روشن به تصویر کشید. بدون کمک او، من کاملا از بین رفته بودم، اما زمانی که شما در معرض یک راز بودید، هرگز متوجه نشدید، اما هنوز درک زیبایی و نهایی آن را دارید، اگر تا حدی پنهان شده باشید.

مشاهده لینک اصلی
ماهیت شعر که در حال حاضر بسیار گسترده شده است - اما نه در آن حساب مبهم، ممکن است در اینجا به طور جدی در ذهن نگه دارید به عنوان چیزی ارزش سؤال، چیزی است که هنوز هم باید از طریق فکر می شود. بالا از اصل از کار هنر، قطعه دوم و مقاله اول این مجموعه بی نظیر. به طور کلی شعر، زبان، اندیشه سخت ترین متن من بود از https: //www.goodreads.com/book/show/2 ... تابستان گذشته. تقریبا هر صفحه را چهار بار خواندم من احساس می کنم که من تمام اجزای نام و عملکرد را می دانم، اما راهنمای دستورالعمل را از دست داده ام. بنابراین من دلم برات تنگ شده مقاله دوم: شاعران چه چیزهایی را برای من به وجود آورده اند، دلیل اصلی من کور، یک اتاق تاریک است که می توانم هولدرلین را درک کنم، اما هیچ چیز دیگری را درک نمی کنم. فکر ساختن مسکن با غفلت عمدی کاما، مورد علاقه من بود. پس از آن 1950 نامه از هايدگر به دانشجوي جوان چاپ شده در انتهاي مقاله وجود دارد. او توصیه می کند تمرین نیاز به هنر است. در این مسیر، در نیاز واقعی، و آموخته ای از تفکر، بی اعتبار، اما erring.Sage مشاوره، این خواننده امیدوار است ادامه دهد. به دنبال بکت، من خواهان موفق شدن هستم.

مشاهده لینک اصلی
من قبل از اینکه H بزرگ را بخوانم، چون هیزم نازی ها را دوست دارم. من سعی می کنم چیزهایی را با لعنتی احمقانه بخوانم. اما نام برخی از نکات شگفت انگیز در مورد چگونگی و چرا شاعر / هنرمند را ایجاد می کند. چگونه یک شخص هوشمند نیز می تواند یک نازی باشد؟ من نمی دانم.

مشاهده لینک اصلی
بسیاری از محافل! من فکر نمی کنم این کار را از پیچ و خم انجام دهم. من هنوز خیلی از دست رفته. آن زمان سرگرم کننده بود - مثل اینکه من سوار دودکش بودم (یک دایره کوچکی در داخل یک دایره بزرگتر)، اما بعد از آن علامت شروع به احساس تهوع و ترس و اضطراب می کردم و می خواستم دوباره در میان دیگران قرار بگیرم. دیگران احساس کردند که من یک دایره بر روی یک نمودار ون بود که با دایره ای که در حال ناپدید شدن نبود، متصل می شد، اما بعد از آن هر کسی که با حلقه های ناسازگار ناسازگار است، می رود \u0026 gt؛ ؟؟ !!!!! به هر حال من استعاره دایره را خفه می کنم. من دوست داشتم چیزهای بی رحمانه را از بین ببرم و از 3 میلیارد دلار استفاده کنم.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب شعر، زبان و اندیشه رهایی


 کتاب رختکن بزرگ
 کتاب عشق و جنایت در سیسیل
 کتاب عروسکی در باغ
 کتاب رمانتیسم
 کتاب I Know Why the Caged Bird Sings
 کتاب غزلیات سعدی