کتاب روزهای برمه

اثر جورج اورول از انتشارات مجید (به سخن) - مترجم: زهره روشنفکر-ادبیات کلاسیک

این کتاب در روزهای امپراطوری، با حکومت بریتانیا در برمه، این کتاب را فساد و فانتزی امپریالیستی توصیف می کند. Flory، یک فروشنده تجاری چوب، دوست Dr Veraswami، علاقه مندان سیاه و سفید به امپراطوری، که سقوط آن تنها می تواند توسط عضویت در یک باشگاه تمام سفید جلوگیری می کند.


خرید کتاب روزهای برمه
جستجوی کتاب روزهای برمه در گودریدز

معرفی کتاب روزهای برمه از نگاه کاربران
Burmese Days, George Orwell
Burmese Days is a novel by British writer George Orwell. It was first published in the United Kingdom in 1934. It is a tale from the waning days of British colonialism, when Burma was ruled from Delhi as a part of British India.
تاریخ نخستین خوانش: ماه می سال 1985 میلادی
عنوان: روزهای برمه؛ نویسنده: جورج (جرج) اورول؛ مترجم: مرتضی مدنی نژاد؛ تهران، آوا، 1363، در 416 ص؛
عنوان: روزهای برمه؛ نویسنده: جورج (جرج) اورول؛ مترجم: پروین قائمی؛ تهران، کتاب آفرین، 1363، در 367 ص؛
عنوان: روزهای برمه؛ مترجم: زهره روشنفکر؛ تهران، مجید، 1389، شابک: 9789644531088در 367 ص؛ چاپ سوم 1392؛ چاپ چهارم 1393؛
عنوان: روزهای برمه؛ مترجم: آوینا ترنم؛ تهران، ماهابه، 1389، شابک: 9789644531088در 442 ص؛
عنوان: روزهای برمه؛ مترجم: فرزانه پورفرزین؛ تبریز، اختر، 1393، شابک: 9789645174543در 416 ص؛
نقل از متن: کلاغهای سبز را موقعی که زنده هستند کسی نمیتواند ببیند. آنها در مرتفعترین نقاط درخت زندگی میکنند و هرگز به زمین نمیآیند، مگر آنکه بخواهند آب بنوشند. موقعی که کسی آنها را با تیر میزند اگر فورا کشته نشوند، خودشان را به درختی آویزان میکنند تا بمیرند، و این کار آنقدر طول میکشد تا شکارچی خسته شود و برود. از اینکه حتی جسدشان به دست قاتلشان بیفتد نفرت دارند. ا. شربیانی

مشاهده لینک اصلی
روز های برمه در واقع تجربه اورول بعنوان عضوی از امپریالیسم انگلیس در برمه است . شرکت در استعماری که بر خلاف نامی که بر آن نهاده اند تماما کمر همت به نابودی منابع و امکانات یک کشور بسته است و در کنار آن آسیب جدی تری را عامل می شود که ضربه به پایه های فرهنگی آن کشور است .
ساکنان برمه در درجه اول به دو دسته بومی و اروپایی تقسیم می شوند . این تقسیم بندی مهمترین قاعده و اصل اجتماعی در برمه است و خود تعیین کننده جایگاه و ارزش هر فرد در آن اجتماع است . مالیخولیا اما بی توجه به طبقه اجتماعی افراد در همه آنها نفوذ کرده است . طبقه سفید پوست که خسته و دلزده از ظلم بی معنی و ساختار اجتماعی ناسالم که خود شکل دهنده آن هستند ، ناتوان به مستی و فساد و ظلم بیشتر روی می آورند و طبقه رنگین پوست که آنچنان این قاعده مضحک را پذیرفته اند که در راه احقاق آن نسبت به سلطه گران پیشرو هستند .
روزهای برمه داستانی است که بنظر من می توان با سه مشخصه غالب : اجتماعی ، روانشناسی و رومانتیک توصیفش کرد . داستان در حدود یک سوم اول با توصیف شرایط برمه و معرفی شخصیت ها بر پایه مشخصه اجتماعی و روانشناسی اش پیش می رود و بعد با ورود بانویی زیبا و البته عضوی جدید و فردی که هنوز @دچار برمه@ نشده است رنگ و روی رومانتیک پیدا می کند .
اورول در توصیف شرایط اجتماعی هیچ تلاش نمی کند نوع نگاه خود و انتقاد خود را از خواننده مخفی نگه دارد . زشتی این فرهنگ استعماری خودش را در بخش بخش کتاب نان می دهد و انزجار نویسنده از شرایط موجود خود را بخوبی نشان می دهد .
در کتاب این نگاه اجتماعی قدرت و درک بالای اورول از زوایای خفته روح آدمی ريال ترس ها و دغدغه هایش ، ضعف های پنهان و نهانش واقعا ستودنی است .
روند روماتیک داستان با وجود استفاده از گره های معمول داستان های عاشقانه مانند مثلث عشقی چنان دلنشین ا و پر کشش است که زمین گذاشتن کتاب را مشکل می کند و برای من بهانه ای شد برای آن تجربه دلنشین بیدار ماندن شبانه و خواندن رمانی دلنشین و پر جاذبه .

مصیبت بزرگ تحصیل کرده ها این است که هنگامی که مغزشان رشد می کند که به شیوه غلط و مبتذلی از زندگی خو گرفته اند و عادات روزمره مثل خوره به جانشان افتاده است و آنچنان در قید و بند گرفتار آمده اند که ابتذال چهره خویش را نمی بینند . ، آینه را گم کرده اند .

خطر! در زیر خلاصه ای از داستات آمده است :

قهرمان اصلی داستان فلوری است ، مردی سی و پنج ساله که بهترین سالهای جوانی اش را به ابتذال گذرانده است و به ناگاه در می یابد که این آن چیزی نیست که از زندگی اش می خواهد و بنابراین شیوه زندگی را کمی عوض کرده و از یاران پیشین کناره گرفته و در جایی ساکن می شود و اوقات خود را به مطالعه می گذراند و همین باعث ابتلای او به بیماری @فکر کردن@ می شود .
او اکنون در روستایی کوچک ساکن است و عضو باشگاهی است که اعضای محدودی دارد که او از تک تک آن ها متنفر است .لاکراستین مدیر یک کارخانه چوب بری است و بیشتر اوقات خود را در مستی می گذراند و همسری دارد که لحظه ای او را به حال خود نمی گذارد که نکند خطایی از او سر زند که این ظنی بی مورد نیست و البته که اگر فرصتی پیش بیاید مشروب هست و دختران کم سن و سال و با بدن هایی صاف و قهوه ای رنگ و بی خبری .
الیس مدیر کارخانه ای دیگر است و کمی تند خو که از بومی ها متنفر است و تخصص عمده اش در بیان جک های رکیک و مبتذل . ماکسول مامور جنگلبانی است ، فردی بی تاثیر در محیط که در اواخر داستان توسط بومی ها کشته می شود . وست فیلد رئیس پلیس محلی است و مک گریکور که رئیس دادگاه است و بنظر می رسد که توانسته بیشترین استفاده را از زندگی در این دنیای شرجی و دور افتاده از تمدن غربی ببرد و در نهایت تنها اوست که در آخر داستان شادکام می شود !

فلوری در دنیای غمزده خود غرق است و تنها دوست او دکتر وراس وامی است که فردی بومی است و بزرگترین مدافع استعمار انگلیس به شمار می رود . این دنیای غمزده با ورود الیزابت به داستان آن هم در یک صحنه شبه قهرمانی تغییر رنگ می دهد . فلوری مصمم است که الیزابت را به دنیای خود بیاورد تا شاید از این مردگی در بیاید هر چند که می داند دنیای این دختر کیلومتر ها با اندیشه و نگاه او فاصله دارد و الیزابت هم البته آنقدر باهوش است که در این شرایط مالی وحشتناک این گزینه موجود برای ازدواج را هر چند که آنقدری که او دوست دارد سطحی و @غیر نکبت@ نیست و البته که ظاهری چندان مطلوب ندارد ، از دست ندهد .
این داستان به ظاهر عاشقانه به ورود سروان جوان و خوش ظاهری وارد مثلثی آشنا می شود و با ترک یکباره سروان دوباره به حالت اولیه خود باز می گردد و اینبار فلوری و الیزابت بیش از پیش یکدیگر را مناسب هم می یابند اگر آن زن برمه ای که دو سال همبستر فلوری بوده است باز نمی گشت و با آشوبی الیزابت را از فلوری زده نمی کرد ، داستان با ازدواج این دو به پایان می رسید . البته که اینطور نشد و دوری و تنفر الیزابت از فلوری ، او را مستقیم به سراغ تفنگش برد و باعث خلاصی او از این @نکبت@ و البته آن لکه زشت سرنوشت ساز بر روی صورتش شد .
الیزابت البته مک گریکور را جایگزین مناسب یافت و توانست در جایگاه واقعی خود که یک زن صاحب است به آرامش برسد !


مشاهده لینک اصلی
@ کل بدن پلیس، ارتش و مدنی، حدود صد و پنجاه مرد در همه، به جمعیت از عقب حمله کرده بود، تنها با چوب چوب مسلح شده بود. آنها کاملا فرو ریخته بودند. جمعیت آنقدر متراکم بود که مانند یک پرورش عظیم زنبورها بود که در حال چرخش بود. در همه جا می توانستم ببینم که پلیس به طرز ناجوانمردی در میان انبوهی از برمه ها، با خشمگینانه و بی فایده مبارزه می کند و حتی از چوب های خود استفاده می کند. گره های گره ای از مردان در لبه هایی از شکاف پاره شده درهم شکسته شده بود. @ Burmese Days 1934 @ در برمه، صبح روز بعد از باران بود. یک نور مضر، مانند زردی تنگ، بیش از دیوارهای بالا به داخل حیاط زندان کشیده شد. ما منتظر بیرون سلول های محکوم شده بودیم، یک ردیف از سایبان هایی که در کنار میله های دوگانه بودند مانند قفس حیوانات کوچک. @ A Hanged 1931 @ با یک بخش از ذهنم، من فکر می کردم که رابرت بریتانیا به عنوان یک استبداد غیر قابل انکار، saecula saeculorm، بر اراده مردم غارت شده؛ با بخش دیگری فکر کردم که بزرگترین شادی در جهان این است که یک سرنیزه را به یک جسد کشیش بودایی بکشاند. @ Shooting an Elephant 1936\nجالب است که توجه داشته باشید که تمایز اصلی بین این دو مقاله بزرگ توسط اورول، تیراندازی یک فیل و آویز و رمان او، روزهای برمه، طول است. همه طرح، شخصیت ها، توصیف های زنده، شخصیت اصلی ایده ها و افکار خود را از طریق گفتن یک داستان منتقل می کند. جایی که داستان به واقعیت تبدیل می شود به وضوح تعریف نشده است. اگر اعتراض @ but Flory شخصیت @ شایستگی باشد، می توان گفت همان سخنران در مقالات. آیا این حوادث واقعا اتفاق افتاده است؟ آیا سگ وجود دارد، آیا اورول واقعا دقیقا به آنچه که گفته شد یاد می دهد؟ به هر حال، آیا او تا به حال یک فیل را شلیک کرده یا یک حلق آویز را ببیند؟ شک دارد با این وجود بدون تردید حقیقت آنچه که منتقل می شود، حتی اگر بتواند هر و هر حادثه ای را که در آن است، انتخاب کند. داستانی و غیر علمی غربی هر دو دارای دروغ و حقیقت هستند، اما این چیزی است که همیشه آشکار نیست. نقطه عطفی:Art دروغ است که از حقیقت استفاده می کنم @ Picasso @ حقیقت مهم تر از واقعیت است @ Frank Lloyd Wright @ آیا هر چیزی درست از حقیقت وجود دارد؟ بله افسانه @ Kazantzakis @ این چیزها هرگز هرگز، اما همیشه وجود دارد. @ Sallust روز Birmese، که اغلب ذکر شده است، تحت تاثیر قرار بندهای انسانی، لرد جیم و گذر به هند است. اما با تجربه Orwell در برمه و ادراکات شگفت انگیز او همراه با زیبایی، دلهره، بی رحمی و جنون است. جان فلاری، شخصیت اصلی، در پانزده سال در برمه بوده است. اورول پنج ساله بود. عجیب و غریب بودن برمه اورول را جذب کرد و در اولین رمانش بسیار زیبا بود. @ نور خورشید در آسمان کمرنگ شد و شبها و صبح زود سرد شد و با غبار سفید که از دره ها مانند بخار ریخت از کتری های عظیم.هیچ چمن ای وجود نداشت، اما در عوض یک درختچه ای از درختان و بوته های بومی - درختان طوقه موهور مانند چتر های گسترده ای از شکوفه های قرمز خون، فرنگیپانیس ها با گل های خامه ای، بی نظیر، بنفش bouganinvillea، هیبیزوس بنفش و صورتی چینی گل رز، کرتون سبز خالص، فندق پر از تامارند. برخورد رنگها باعث بروز چشم در چشم می شود. یک ملکی تقریبا برهنه ای که آب را در دست داشت در درون جنگل های گل مانند یک پرنده مکنده نازک حرکت می کرد.غیر زنگ زدن، به جای یک بطری چینی بزرگ، یو پ کیین به خورشید شدید خیره شد. او یک مرد پنجاه ساله بود، چنان چربی بود که سالهاست بدون صندلی از صندلی خود بیرون نیامده بود، و در عین حال شیک و زیبا بود؛ برای برمه ها مانند مردان سفید پوست سفت و چسبیده نیستند، اما رشد چربی متقارن، مانند تورم میوه. چهره او گسترده، زرد و کاملا بدون چهره بود، و چشمان او تونیک بود. پاهای او - ساق پا، پاهای بلند قوسی با انگشتان پا و همگی یکسان - لخت بودند، و به همین ترتیب سر او بریده شد، و او در یکی از آن آروانا های بلند و بلند با چکهای سبز و قهوه ای پوشیده بود که برمه ها در موارد غیر رسمی پوشیدن . او از یک جعبه لاک الکل بر روی میز استفاده کرد و فکر میکرد زندگی گذشته اش را داشته باشد. @ ارولس ارزیابی خود: @ توصیف مناظر هنری بد است، البته البته این چیزی است که خواننده به طور متوسط ​​از آن رد می کند. اگر می خواهید در برمه با اورول باشید. اگرچه گاهی اوقات کمی از دست خارج می شود، من آن را نمی * نامم * پروانه بنفش * می نامم. و صحنه های بسیاری وجود دارد که به خوبی در حال پردازش هستند، و اغلب با یک خط تیره و طعنه آمیز و ظریف است. اورول Flory است، تقریبا همانطور که او در تئاتر در مقاله است. او بخشی از امپراتوری امپریالیستی بود، اما یک بیگانه نیز بود. او نمیتوانست نقش pukka sahib را بازی کند. او خیلی از بومیان، سرزمین، زبان، فرهنگ، شگفت زده شد - و او از نقش استثمارگر متنفر بود، از اینکه انگلیسهای همجنسگرا چنین غیرقابل تحمل و شوونیستی را نفرت داشتند، این ایده ها را در تیراندازی یک فیل و آویز . روزهای برمه بسیار بصری است و من تعجب می کنم که هرگز فیلم برداری نشده است. اوورل در سال 1936 به نماینده خود نوشت، من فکر نمی کنم شخصا این ایده را به نمایش دراماتیک برمه ...

مشاهده لینک اصلی
در مجموع 19 مه 2013 بازنویسی شده است. در روزهای امپراطوری، با حکم بریتانیا در برمه، این کتاب فساد و فانتزی امپراتوری را توصیف می کند. اگر چه این اولین کتاب اورول بود و بدون شک بر اساس تجارب خود در اولین کار خود به عنوان یک پلیس در برمه، استعداد او در حال حاضر به طور کامل توسعه یافته است، نوشتن فوق العاده است، توصیفات دور و پر جنب و جوش است. یکی دیگر از داستان های او از این زمان و مکان نیز مورد علاقه من است، تیراندازی روزهای ElephantBurmese اساسا در مورد یک بار از افراد غیر قابل قبول، گمراه است که متعلق به یک باشگاه بسیار خسته کننده است که در آن هیچ چیز اتفاق می افتد، به جز بحث های گاه به گاه و مقدار زیادی از نوشیدن. در حال حاضر چرا هر کس می خواهد عضو باشگاه مانند آن باشد؟ از آنجایی که این یک جامعه استعماری است که سفیدپوستان همه چیز را اجرا می کنند و مردم بومی بدون در نظر گرفتن وضعیت آنها در جامعه محلی هیچ قدرت آشکاری ندارند و حتی نمی توانند به یک باشگاه پر از مردگان احمق که تنها ویژگی آن سفید بودن است، طبقه حاکم اما اگر آنها بتوانند وارد عمل شوند، آنها قدرت را به وسیله ی انجمن به عهده خواهند داشت. باشگاه گفته است که باید یکی از اعضای محلی را انتخاب کند. دو مرد سعی می کنند وارد شوند. یکی از دکتر وراسامی، صادق و صریح، تلاش می کند تا از دوست خود، جان فلاری، یک معامله گر چوب انگلیسی و شخصیت اصلی، برای استفاده از نفوذ خود در اعضای باشگاه، به دست آورد. اما Flory، یک شخصیت نسبتا ناخوشایندی است که از نظر ضعف، ضعیف نیست و از طرف پزشک خوب نسبت به اعضای باشگاه حمایت زیادی نمیکند، اما با توجه به نژاد و طبقاتی، با آن آشناست. مرد دیگر، U Poo Kyin، بنیادین اجتماعی، آماده است تا شخصیت و معیشت واروسویمز را خراب کند و زندگی بسیاری را از بین ببرد و مردم بمیرند، تا خود را در موقعیتی قرار دهند که تنها نامزد احتمالی باشد. پس علاقه ای به عشق وجود دارد، یکی دیگر از شخصیت های نابغه ای که دوست ندارند کسی را به خانه بازگرداند، بنابراین شوهر را به جایی که هر زن سفید پوست ارغوانی نادر است فرستاده شده است. حتی او. من این کتاب را بسیار زبانم را به عنوان خوانده ام، چون من هم در جامعه استعماری زندگی می کنم (اما من فراتر از رنگ و بوی نامطبوع است و با توجه به آنچه که در آن هستید، با توجه به اینکه من در یک خانواده محلی مشغول به ازدواج هستید، مدارک مناسب وجود دارد. خانواده در آن) چیزی که برای مردم محلی به آن می رسند، باشگاه قایق بادبانی و انجمن نجات محلی است که هیچ یک از آنها محلی را پذیرفته نیست مگر اینکه آنها سیاستمداران یا وکلا باشند و بنابراین مفید یا حداقل، بهتر از این نیست که جرم نباشند. اما همانطور که قدرت سیاسی در جزیره همه در دستان سیاه است، خرابکاری باشگاه قایق بادبانی نادیده گرفته می شود اما نژادپرستی ذکر شده است. در حالی که عقب، یکی از جزایر، یک جزیره کوچک خصوصی است، نوعی که شما می توانید هلیکوپتر را به آن، اجازه دهید سیاه پوستان به عنوان مهمان تنها کسانی بودند که کارگران بودند، هیچکدام در موقعیتهای مدیریتی و حتی نظارتی نبودند. یک وزیر امور خارجه 60 قایق بادبانی بسیار چشمگیر خود را که در آن ساحل قرار گرفته بود، فرو برد. کارکنان ساحل (البته سیاه، البته از جزایر فقیر، به این ترتیب او را تشخیص نمی دادند) نمی توانست اجازه دهد او باقی بماند، به او گفت که در مقابل سیاست مدیریت است، باور نمی کرد که مالک قایق بادبانی است و او را رها کرد. هفته بعد، جزیره کاملا ناگهان به یک شرکت با سیاست های کاملا متفاوت فروخته شد. نتیجه! حالا ما می توانیم همه را به صورت رایگان در کشتی مهمان خود را برای ناهار یکشنبه (قیمت مناسب، اما قیمت نوشیدنی ...) و یا شام بسیار لذت بخش، اگر گران قیمت است، حل و فصل با میلیونرها و تظاهر به یکی برای روز هر کسی استقبال می شود. اما چه اتفاقی برای باشگاه در هند، به سازمان های خدماتی در کارائیب رخ داده است؟ آنها همه در حال حاضر توسط مردم محلی شیک اجرا می شود که قوانین خود را برای عضویت اعمال می کنند. گاهی اوقات آنها سخاوتمندانه هستند و هر کسی خوشایند است، اما گاهی اوقات آنها دچار خرابکاری و نژادپرستی موسس های باشگاه می شوند، فقط از طرف دیگر، هیچ گونه لیبرال تر از پیشینیان خود نیستند. ما دخترانی هستیم که شوهر را نیز خریداری می کنند. کارکنان اداره و منشی ها آنها به دنبال بچه های سفید و دور از خانه هستند که ممکن است از آن بیرون بیایند اما هرگز با یک دختر محلی ازدواج نکنند و به این ترتیب ارکیده های نادر با یک قرارداد دو ساله که در آن مردان و نسخه اصلاح شده ی جین آستنز اولین خط Pride and Prejudice به عنوان ماندگار آنها، @ این یک حقیقت است که به طور جهانی تصدیق می شود که یک بانکدار یا حسابدار که دارای حقوق و دستمزد ناخوشایندی بزرگ است باید از یک زن سفید پوست باشد. @ Plus Ãsa change، plus cest la مأمور انتخاب * .Read 2012. بازنویسی مجدد 2013 و 2015. شاید در سال آینده نیز. * (view spoiler) [چیزهای بیشتر تغییر می کنند، بیشتر آنها باقی می مانند (پنهان کردن اسپویلر)]

مشاهده لینک اصلی
فلور فقیر اگر تنها هدی احساس خوبی داشته باشد که به جای یک جورج اورول، به جای یک جیمز اورول، به یک رمان EM Forster متولد شود، او ممکن است نیمه فرصت داشته باشد. روزهای بورمسی، کتاب دوم Orwell، بر تجارب خود به عنوان یک افسر پلیس در امپراطوری برمه در دهه 1920. این رمان تجربیات جان فلاری، فروشنده تجاری چوب انگلیسی که در پاسگاه برمه زندگی می کند، توصیف می شود. Flory احساس می کند به طور چشمگیری از دیگر اروپایی ها جدا شده است. تنها دوست واقعی او یک دکتر بورمس است، علیرغم عدم تایید هموطنان انگلیسیش. Flory کشف نژادپرستانه خود را نشان می دهد مخوف، هر چند شورش او در برابر آن نیمی از خشن است. Flory با حس خود بیگانه به عنوان بسیاری از اروپایی های خود همکاری می کند، خود را با یک معشوقه برمه و مقادیر زیادی از جین تسخیر می کند. وقتی که Elizabeth Lakersteen دوست داشتنی اما غریب به صحنه می رسد، Flory فکر می کند که او یک روحیه خانوادگی برای نجات او از انزوا داشته است. با این حال، او به طور کامل اشتباه می گوید، اما در نتیجه برخی صحنه های القاء الهام آمیز است. و فقط در صورتی که Flory در حال حاضر به اندازه کافی در بخش عشق ندیده باشد، هنگامی که طرح پیچیده یک محاکمه فریبنده بیروم او را به آسیب جانبی تبدیل می کند، روزی به او کمک می کند. روزهای بی رحمان حمله ی ناگهانی به نژادپرستی و امپریالیسم است که به نظر می رسد در بسیاری از راه های جلوتر از زمان خود. این رمان در ایالات متحده قبل از آن در انگلستان منتشر شد، زیرا تصور می شد که در یک کشور بدون اتصال مستقیم به استعمار هند و برمه (و جایی که مدل های زندگی واقعی برای شخصیت ها تست پذیرش می شود). اغلب احساس می کند که بسیاری از کار Orwell، هر دو رمان و مقالات او، به عنوان یک آماده سازی مادام العمر برای نود و هشتاد و چهار. این حتی در روزهای برمه هم صادق است، با یک محیطی که کمی به اقیانوسیه شباهت دارد. با این حال، موضوع انزوا و سرکوب تفکر قوی است: @ جهان خیره کننده، تحریک کننده است که در آن زندگی می کنند. این دنیایی است که هر کلمه و هر اندیشه سانسور می شود. در انگلستان، چنین فضایی را تصور کنید. همه در انگلستان آزاد هستند ما روحمان را در عموم فروختیم و آنها را به صورت خصوصی در میان دوستانمان خریدیم. اما حتی دوستی نیز به سختی می تواند وجود داشته باشد، زمانی که هر مرد سفید پوست دچار استبداد می شود. گفتار آزاد غیر قابل تصور است سایر انواع آزادی مجاز هستند. شما آزاد هستید که یک مستی، یک بیکار، یک بیگانه، یک بیگانه، یک فریبنده باشید؛ اما شما آزاد نیستید که خودتان فکر کنید. نظر شما در مورد هر موضوعی از هر اهمیت قابل فهم برای شما توسط کد pukka sahibs است. . . این یک چیز فاسد است که زندگی واقعی زندگی را در راز زندگی می کند. باید با جریان زندگی زندگی کرد، نه علیه آن. @ با وجود این موضوعات جدی، روزهای برمه هنوز یک داستان جذاب است. مسلما، بسیاری از شخصیت ها بر روی ناخوشایند، با ناراحتی خشن Orwell نقاشی می کنند. امیدوارم بعضی از آنها کاریکاتورهای اغراق آمیز باشند، اما متاسفانه بسیاری از آنها احتمالا وجود ندارد. Flory، با این حال، با وجود نقص های متعدد خود، هنوز هم درخواست تجدید نظر خاص است. اگرچه شانسها به شدت در برابر او قرار دارد، سخت است امیدوار باشیم که او بتواند به نوعی غلبه کند.

مشاهده لینک اصلی
در دهه 1920، یک انگلیسی انگلیسی مبهم به نام جان فلاری، به وضوح پس از جورج اورول مدلسازی شد، به استعمار برمه میرود، برای اینکه ثروتش را بفروشد، @ Road to Mandalay @ این نیست. نویسنده نیز پنج سال است که پلیس آنجا بوده است. فلور تبدیل به یک فروشنده چوب، در شمال کشور و در Kyauktada (Katha) زندگی می کند. یک شهر کوچک از 4000، در لبه جنگل های بزرگی، اما این پایتخت این منطقه است، البته با راه آهن، بیمارستان، دادگاه و زندانی نیز، و رودخانه ایراوادی که از آن به راحتی می گذرد. هفت اروپایی که کل جمعیت سفید را تشکیل می دهند، مرکز اجتماعی، این باشگاه است و همه بریتانیا در برمه است. یک ساختمان بسیار زیبا و زیبا و زیبا، اما این تنها مکان است که آنها فکر می کنند، نشان دهنده انگلستان قدیم است. به طور طبیعی، خارجی ها تا حد ممکن از Burmese دور می شوند. هنوز هم در حال تغییر هستند، روزهای بریتانیا راج، شماره گذاری شده، جهان در حال حرکت است. اعضای باشگاه آنچارنیستی هستند و خیلی احمق هستند تا بتوانند آن را تحقق بخشند. آنها در گذشته زندگی می کنند، در روزهای @ Empty @ Celebratory، که دیگر وجود ندارد. اروپایی ها، عمدتا مست و مستقل هستند و دارای استدلال هستند، سیگارهای زیادی سیگار می کشند، با برخی از بازی های کارت و خواندن در کنار آن. و همیشه در مورد گرما غیر قابل تحمل شکایت می کنند و بومیان را به عنوان کمتر از انسان، به ویژه الیس، متعصب، به استخوان می دهند. به استثنای فلوری، که دوست هندوسی دارد (که انتقاد بسیاری از دیگر اروپایی ها دارد)، تنها اوست، در دنیای وسیع، دکتر وراسامی، به طور عجیبی بریتانیایی تر از فلوری است، بحث های شدیدی در مورد سیاست دارد. دکتر خوب یک دشمن دارد، یو پ کیین، یکی از دادستان فاسد بسیار بلند پروازانه، که چاق است، او نمیتواند صندلی خودش را بگیرد. درگیری ها لذت او در زندگی، آسیب بیشتر او باعث می شود، لذت بردن از او، به علاوه او می شود قدرت بیشتر و روپیه. اولین بار برمه در باشگاه، هدف اوست، و هیچ چیز او را متوقف نخواهد کرد! آقای فلوئر حساس ضعیف، متولد با یک علامت تولد مبهم در یک طرف چهره او، که او تلاش می کند به خوبی مخفی شود. جان این کشور و مردم را تنها کشور اروپایی را دوست دارد. مرد بسیار تنبل، بزرگترین چیزی که او از آن متنفر است، خودش است، زیرا او گمراه کننده است، بیش از حد نوشیدن، زنان بومی که استفاده می کند، مانند دیگر بقیه سفیدپوستان زندگی می کند، به خود می گوید که یک بزدل است، زیرا سخن نمی گوید علیه حکومت بریتانیا . خدمتکار وفادار او، کال Sla، کمک می کند تا او را به رختخواب چند بار. معشوقه او Ma Hla May، همیشه برای پول بیشتری درخواست می کند، اما سگ او Flo او را دوست دارد. وارد داستان، خانم الیزابت Lackersteen بی تجربه، یتیم در 22 سال، هیچ سکه در کیف پول خود. او نیاز به یک مکانی برای اقامت دارد، وارد شهر می شود و با تنها نسلی که دوست دارد از عمو، آقای لاکرستین و همسرش زندگی کند. هنگامی که مست نمی افتد، او دوست دارد که به صورت شجاعانه خواهرش را به خانه برگرداند. این آخرین فرصت برای آقای فلوورس برای نجات است، آیا او می تواند ضعف های خود، زشتی و خودخواهی خود را برآورده کند تا بتواند عشق این زن جوان و جذاب را، چندین سال جوانتر و زندگی ارزشمند خود را به دست آورد؟ اما یک رقیب، ستوان ورلال، یک پلیس نظامی، که اخیرا نوشته شده است، برای مدت کوتاهی در شهر وجود دارد، شورش در هوا وجود دارد. خوش تیپ، 25 ساله، اسب هایش را دوست دارد، پسر جوانتر از همسالان، بنابراین فقیر، پرداخت صورت حساب، نه راه خود را، متکبر، با نگاه کردن به دیگر اروپایی ها، یک خزش واقعی، و نه قلب طلا، در نظر. اما با شیوه های خوب، که در نتیجه زنان بی شماری است، برای او سقوط می کنند، الیزابت بی رحمانه و ناامید ... رمان بسیار آموزنده ای است که بدبختی های امپریالیسم را نشان می دهد ..

مشاهده لینک اصلی
نقشه ای از روستای Kyautada در نسخه من روزهای برمه وجود دارد، نقشه ای که براساس نقاشی که توسط اورول ساخته شده است. قلب من وقتی می بینم یک نقشه را در یک کتاب می بینم؛ بلافاصله می دانم که جغرافیای محل به نوعی مهم خواهد بود و نقشه Orwell، با پرچم های کوچک با برچسب UP و DOWN در کنار جاده ها، ایده ای از سه بعدی را برای زمین نشان می دهد که نشان می دهد روستا ساخته شده است سمت تپه چندین ساختمان که در امتداد شیب قرار دارند، با اسامی صاحبانشان برچسب گذاری می شوند. در پایین تپه، در گستره وسیعی از رودخانه ایراواددی و در بالای تپه، یک منطقه سایه دار بزرگ، که به سادگی آن را «پیوند زدن» نشان می دهد، کشف شده است. هنگامی که شما شروع به خواندن می کنید، می دانید که این داستان در این شیب نزولی بین جنگل ها و رودخانه ها اتفاق می افتد و برای من خطرناک است. این کتاب با کشیدن یک شیوه شیطانی شیطانی باز می شود، بنابراین سوء ظن خطر تایید می شود و لحن داستان از ابتدا تعیین می شود. کمی ناامید شدم که توصیف طبیعت وعده داده شده از این تپه های شکاری بین جنگل و رودخانه خیلی کم بود اما پراکندگی خانه ها بر روی نقشه بسیار بیشتر از آنچه که در ابتدا به نظر می رسد بسیار مهم است. در حقیقت، بیشتر داستانها در یکی از این خانه ها یا در مکعب کوچکی که «کلوب» نامیده می شود، پشت خود را به رودخانه می اندازد و شخصیت های اصلی قبل از صبحانه، در ظهر، و هر شب از Kyautada زندگی خود را. آنها در باشگاه خود نشسته اند، همانطور که در همه این قبیل باشگاه های کوچک Kipling-haunted، ویسکی به سمت راست شما، Pinkâ € ™ و در سمت چپ شما، گوش دادن و مشتاقانه موافقت کرده اند در حالی که سرهنگ Bodger تئوری خود را توسعه می دهد که این ملی گرایان خونین باید جوشانده شوند در روغن این باشگاه، بدون نیاز به گفتن، منحصرا سفید است و طرح کتاب در اطراف آن باقی می ماند. یا نه. نوار نوار امیدبخشی جنگل در لبه بالایی نقشه نقش مهمی در داستان بازی دارد، همانطور که رودخانه است، اما بیش از حد کتاب مربوط به سخنان و اعمال سائیبلاگ است، گروه کوچکی از عوامل امپراتوری بریتانیا که در باشگاه در Kyautada جمع می شوند، و آنها یک گروه بسیار ناخوشایند هستند. اما به لطف استعداد اورول به عنوان یک نویسنده، او به نحوی مدیریت می کند یک داستان جالب را از چنین مطالب بی پروایی پر کند. اگر امروز زنده بود، دوست دارم با او درباره این کتاب و انگیزه هایش برای نوشتن صحبت کنم. البته این کار غیرممکن است، اما بهترین چیز بعدی این است که نگاهی به آنچه که در مورد این کتاب در هنگام زنده ماندن در مورد این کتاب گفت، در چرا من بنویسیم: از سن خیلی زود، شاید سن پنج یا شش سالگی، من می دانستم زمانی که من بزرگ شدم باید یک نویسنده باشم ... زمانی که من حدود شانزده ساله بودم، ناگهان شادی واژگان را کشف کردم ... به خاطر نیاز به توصیف چیزها، من آن را میدانستم. بنابراین روشن است که چه نوع کتاب هایی را که می خواستم بنویسند تا آنجا که می توان گفت که می خواهم در آن زمان کتاب بخوانم. من می خواستم رمان های عظیم طبیعت را با پایان نامه های ناراحت کننده پر کنم، شرح های مفصل و دست اندرکاران تقلید، و همچنین پر از بنفش passages که در آن کلمات تا حدی برای صدا استفاده می شود. و در واقع اولین رمان کامل من، روزهای برمه که من آن را نوشتم وقتی سی ساله بودم اما خیلی پیشتر پیش بینی شده بودم، این نوع کتاب است. اما در روزهای برمه، برای تمام تلاش هایش در «گذرگاه های ساده» و «â» «شبیه سازی های شگفت انگیز»، قطعی است به نوع نقد اجتماعی که به منظور تمرکز Orwell's بعد از نوشتن است. امپراطوری هندی یک استبداد است - خیرخواه، بدون شک، اما هنوز یک استبداد با سرقت به عنوان هدف نهایی آن است ... ایده رایج وجود دارد که مردان در امپراتوری حداقل توانا و کار سخت دارند. این توهم است خارج از نیروهای علمی - بخش جنگل، اداره کار عمومی و غیره - هیچ نیازی ویژه ای برای یک مقام انگلیس در هند وجود ندارد که صلاحیت خود را به کار گیرد. کار واقعی اداره به طور عمده توسط بومیان انجام می شود. روزهای برمه، ص. 69 چرا که من نوشتن او توضیح می دهد که چگونه او به طور کامل بازگشت او را در روز رمان نوع روز Burmese. در عصر صلح آمیز، ممکن است کتاب های باطنی یا صرفا توصیفی نوشته ام و ممکن است تقریبا بی احترامی به وفاداری سیاسی من باقی مانده باشد. همانطور که من مجبور شدم به چیزی از یک کتابفروشی تبدیل شوم. ابتدا پنج سال را در یک حرفه نامناسب (پلیس امپریال هند در برمه) گذراندیم و سپس به فقر و حس شکست رسیدم. این منجر به نفرت طبیعی من از اقتدار شد و من را برای اولین بار کاملا از طبقات کارگری آگاه ساخت و کار در برمه به من درکی از ماهیت امپریالیسم داده بود. پس از آن هیتلر، جنگ داخلی اسپانیایی و غیره به خوشبختانه برای ما، این تجربه های بعد از زندگی، اورول را برای برخی از بهترین نوشته های خود، Down and Out در پاریس و لندن، The Road to Wigan Pier، Homagement به کاتالونیا و حیوانات مزرعه و نود و هشتاد و چهار. من باید بیشتر اورول را بخوانم.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب روزهای برمه


 کتاب رختکن بزرگ
 کتاب عشق و جنایت در سیسیل
 کتاب عروسکی در باغ
 کتاب رمانتیسم
 کتاب I Know Why the Caged Bird Sings
 کتاب غزلیات سعدی