کتاب دفتر یادداشت طلایی

اثر دوریس لسینگ از انتشارات ناژ - مترجم: حسن بیرجندی-ادبیات کلاسیک

نوت بوک طلایی یک رمان سال 1962 توسط Doris Lessing است. آنا نویسنده، نویسنده یک رمان بسیار موفق است که اکنون چهار نوتبوک را نگه می دارد. در یک، با پوشش سیاه و سفید، او تجربه آفریقا از سال قبل او را بررسی می کند. در یکی از قرمز ها او زندگی سیاسی خود را، سرخوردگی خود را با کمونیسم ثبت می کند. در یک زرد، او یک رمان می نویسد که در آن قهرمان بخشی از تجربیات خود را تحریک می کند. و در یک آبی، یک دفتر خاطرات شخصی نگه می دارد. در نهایت، در عشق با یک نویسنده آمریکایی و تهدید به دیوانگی، آنا تلاش می کند تا موضوع از چهار کتاب را با هم در یک نوت بوک طلایی آورده شود.


خرید کتاب دفتر یادداشت طلایی
جستجوی کتاب دفتر یادداشت طلایی در گودریدز

معرفی کتاب دفتر یادداشت طلایی از نگاه کاربران
(اسپویلرها هیچ اسپویلر نیستند و فقط به برخی از نمایشنامه های فکری من اشاره می کنند که کمی با کتاب دارند). یکی دیگر از آن کتاب هایی بود که اگر کوتاه تر بود، بهتر بود. این کتاب دارای بخش های مختلفی است و هر بخش دارای بخش کوچکی از زنان آزاد است (توسط راوی شناخته شده) و بخش های روزنامه ها آنا، شخصیت اصلی، نگه می دارد. در حال حاضر، به عنوان اصل من، من ... نمی خندم، من کاملا قادر به داشتن اصول بود، بنابراین، من گفتم به عنوان یک اصل، من هیچ یادداشت شخصی شخصی را بخوانید. اگر شما من را می شناسید، می توانید حدس بزنید که هیچ ارتباطی با احترام به حریم خصوصی یا هر چیزی ندارد، فقط این که مردم اغلب قضاوت می کنند و در خاطرات شخصی خود بحرانی هستند. زنان خیلی آزاد نیستند\nاین مسئله با آنا است. در عوض او توسط افراد گمنام احاطه شده است یا دروغ می گوید، زمانی که می گوید او به راحتی فرد را دوست ندارد. در حقیقت، او می تواند برای زنان بسیار دوستانه باشد - او مانند این مقاله لاتوماس است که هر مردی را که روابط نامطلوب دارد، قرمز می کند. اگر او یک مرد جذاب را پیدا کند، می توانید مطمئن باشید که او یک قلدر است یا از برخی اختلالات عصبی رنج می برد، که میزان آن می تواند با چه میزان او به سرعت او را می گذراند - متوسط ​​عادی او سه صفحه و دو شب است. من با زندگی جنسی او مشکل ندارم، اما من با تجزیه بیش از حد و شکایات که در چند صفحه بعد بعد از آن از هم جدا شده است، مشکل دارم. خواندن آن روزنامه ها مانند دوست پلاتونی یک زن که فقط شکسته بود. و شما نیازی به این چیز بیش از حد ندارید، چون اکثر مردان ازدواج کرده اند. فکر می کنید که یک پسر متاهل می خواهد اولین بار با او ازدواج کند و احساسات خود را برای همسرش احساس نمی کند. او شانس دارد که او را در رابطه با یک زن که آماده است با او برای اولین بار با او ملاقات کند، احساس نمی کند. گناه نسبت به همسرش. (نگاه به اسپویلر) [BTW، این به من یادآوری یک بحران فکری که من دارم. چرا آنها آن را به خواب می خوانند؟ منظورم اینه که فقط به این فکر می کنم، اگر شما و دیگران مهم خود فقط با هم با هم بخوابید، ناامید خواهید شد؟ حتی نوزادان متولد شده هم با هم می خوابند، در آن چیزی اشتباه نیست. و فرض بر این که شما چیزی را مبهم می خواهید، نباید آن را با هم ملاقات کرد؟ و در حالی که ما در موضوع هستیم، چرا باید در همه موارد مبهم باشد؟ البته، فکر می کنم این عادت بدی است، مردم می خواهند دستاوردهای خود را پنهان کنند، در حالی که هندی ها اندکی در مورد اعلام درآمد خود برای اهداف مالیاتی، درست است؟ اما نه، این مورد نیست، زیرا شما می بینید، مردم از اصطلاحات جنسی استفاده می کنند مانند فریب به همان اندازه و بی فایده به عنوان کلمه. ما از آن برای توصیف تقریبا هر چیزی استفاده می کنیم، این چیزی است جز مواردی که آن را توصیف می کنیم. در حقیقت، هنگامی که یک زن می خواهد گذرنامه ای را که بر روی او نوشته شده را رد کند، ممکن است به راحتی در خشم شما بگوید که آن کاملا مخالف آنچه که به معنای او است. من تعجب می کنم که زبان شناسان و روانشناسان باید به آن بگویند! (پنهان کردن اسپویلر)] و این Anna به نظر می رسد یک زن مدرن آزاد است. او تصمیم می گیرد که مستقل از انسان زندگی کند. خواهرش هم همینطور. دو زن زن آزاد هستند که عنوان را به یک رمان کوتاه در کتاب اضافه می کنند. شوخی واقعا، از آنجایی که آنا اجازه می دهد که خود را تحت کنترل مردان در زندگی خود، خواهرش معتقد است که او تحت کنترل .... پسر 20 ساله خود را که فقط چشم خود را از دست داده است. منظورم این است که برخی از چشم اندازها را مشاهده کنید - پسر چشم خود را در بیست سال از دست داده است! و او در اتاقش نشسته و هیچ تقاضایی ندارد. در آن کنترل کجاست؟ من واقعا احساس کردم که این دو زن واقعا به دنبال قلدر هستند. خواهر دوباره با مردی که بعد از آخرین بار آواز خواندن سوء استفاده می کند، دوباره خوابیده است؛ زیرا او نمی تواند به تسلیم شدن توله سگ در هنگام ظهور سؤال کند. چرا من این زنان را دوست ندارم؟ آنا عزیزم در واقع همه ی بچه های عادی را می بیند که خسته کننده است. و این فقط مردان دگرجنسگرا نیستند، اما با توجه به مردان همجنسگرا، مردان مناسب نیستند. و دخترش به شدت تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. اما پس از آن به صورت عادلانه، او به طور عاجلانه از زنان همجنسگرا خوشش نمی آید - او نمی خواهد به خواهر خود ملحق بماند، زیرا در صورت ذکر نیست که او همجنسگرا است (نمایش اسپویلر) [لزبین ها نتوانند؟ من فکر کردم که می توانیم دوستان باشیم. این زنان دگرجنسسار و مردان همجنسگرا که من دوست ندارم - چه چیزی در مورد بدن انسان بسیار جذاب است؟ لسینگ می گوید که این کتاب در مورد جنگ جنسی نیست - شاید، اگرچه بخش مربوط به زندگی آنس در آفریقای جنوبی به نظر می رسد یک حادثه ای است که در آن، طبق گفته های خود، یک گروه از بیست جوان، مشغول خوابیدن با هر کدام دیگر. اما آنچه در همه جهنم است که در مورد؟ این زن نیاز به کسی دارد تا بتواند زندگی کند، در حالی که مردان می توانند آزادانه زندگی کنند و این به مردان اجازه می دهد تا آنها را کنترل کنند؟ از آنجایی که آنا نیاز به مراقبت از دخترش دارد یا در زندگی اش یک مرد است. در واقع، آنس خواهر به نظر می رسد فکر می کنم که تمام فردیت گرایی نسل خود را به دست آورده است بی معنی است و نسل بعدی باید در عرض 20 سال ازدواج کرده است. در تعادل، یک ...

مشاهده لینک اصلی
من در روز دوم با فریب دادن اشتباه، فلوبر را مورد بحث قرار دادم و اظهار داشتم که چگونه همه ی کتاب هایش شگفت انگیز است. SalammbÃ، همانطور که من در بررسی من می گویم، کاملا متفاوت از مادام بواری است. La Tentation de Saint Antoine، که من در حال خواندن آن است، کاملا متفاوت از هر دو آنها است. اما به استثنای مادام بواری، به طور محسوسی به عنوان یکی از مشهورترین رمانهای تمام دوران، تماما به چاپ رسیده است. شما تصور می کنید که مردم آرزو می کنند مطالعات روانشناختی طبیعی تر را انجام دهند و نه، شما می دانید، خیلی آزمایش کردید. هیچ نظری ندارید که مایکل فرین، یکی از قهرمانان شخصی اش، همین مشکل را داشت. و من مصاحبه ای با Doris Lessing که در مورد فاز علمی تخیلی او صحبت می کردم را یادداشت کردم. @ افرادی ترجیح می دادند که من برای بازنویسی نوت بوک طلایی برای همیشه برگردم @ اما گفتم، اما می خواستم چیز دیگری بکنم @ خوب، حتی اگر نوت بوک طلایی یک کتاب خوب است، من ترجیح می دهم به شیکاستا و آن جانشینان، من فکر می کنم او کاملا درست بود. او در مصاحبه چنین نگفت، اما یک تکه بزرگ از این کتاب در حال حاضر بیشتر و یا کمتر از A Ripple From The Storm بازیافت شده است - اگر دوباره تکرار شود، دوباره تکه تکه شده از خستگی کشته شده است، اگر چه این بدیهی است که انتخاب امن است. Shes یکی از نویسندگان شجاع ترین من می دانم، و من یکپارچگی هنری خود را کاملا شگفت آور الهام بخش است.

مشاهده لینک اصلی
این بیشترین تاثیرگذاری و بحث و گفتگو در مورد رمان 1962 در جایزه نوبل ادبیات سال 2007، Doris Lessing است. او زن 11 ساله بود که جایزه را دریافت کرد و قدیمی ترین (91 ساله) شخصی که آن را به دست آورده بود. این رمان 634 صفحه ای متراکم بود که برای من آسان نیست. زمانی بود که من می خواستم آن را پایین بیاورم و یک قفسه جدید ایجاد کنم، اما من هنوز تمام نشده @ یا احتمالا @ برای ادامه روزی @ اما من وعده خودم را برای پایان دادن به تمام کتاب هایی که من شروع کردم. بنابراین من خواندن را ادامه دادم من تصمیم درست گرفته ام! من زمان شگفت انگیزی به ویژه در 50 صفحه آخر رمان داشتم. فرمت یک شاهکار است که در خود رمان است: داستان اصلی داستان داستان زنان آزاد است و به چند قسمت تقسیم شده است. سپس هر قسمت بیشتر به یکی از 4 @ notebook ها تقسیم می شود که شخصیت اصلی آنا وولف نوشته یا نوشته است: سیاه (در مورد زندگی اش در آفریقا)، قرمز (در مورد زندگی اش به عنوان کمونیست در بریتانیا)، زرد دفترچه خاطرات خود را به عنوان یک رمان نویس) و آبی (دفتر خاطرات خود). او حتی یک کاراکتر تحسین برانگیز الی را ایجاد می کند، اللا در نوت بوک سیاه قرار می گیرد. پس از آن نوت بوک طلایی است که موضوع @ Breakdown را نشان می دهد. @ این نوت بوک به دنبال خلاصه ای از 4 است که در آن دو شخصیت اصلی، آنا و عاشق آمریکایی خود، سول هر دو نوشته های خود را به عنوان آنها عشق خود را بدون مانع و تردید تم را توضیح می دهد: شکستن دیوارها. بنابراین، همه چیز درباره داستان چیست؟ درست مانند بیشتر رمانهای قدردانی، به این بستگی دارد که چگونه به آن نگاه کنید. من با آنچه خانم لسینگ در سال 1971 خود نوشت، مقدمه: ... این کتاب زنده و قدرتمند و پرورش یافته است و قادر به ترویج اندیشه و بحث تنها زمانی که طرح و شکل و قصد درک نمی شود، زیرا لحظه دیدن شکل و برنامه و قصد هم لحظه ای است که چیزی بیشتر از آن خارج نمی شود و زمانی که الگوی کتاب و شکل زندگی درونی آن به عنوان خواننده به عنوان نویسنده روشن است - پس شاید آن زمان آن است که کتاب را کنار بگذارد ... برای من این است: جنگ جنسی، کمونیسم در اروپا در 50 سالگی و بیماری روحی. در ابتدا گفته می شود که در دوران پس از جنگ جهانی دوم، آزادی زنان را تحت تاثیر قرار داده است. در مرحله دوم، من در دهه 50 در مورد گسترش کمونیسم در اروپا به شدت یاد گرفتم. در اینجا جایی است که می دانستم که C.P. (حزب کمونیست) در بریتانیا در طول سالها (یا شاید تا کنون). اگرچه کمونیسم چیزی را از گذشته می گیرد یا باید بگوییم، چهره اش تغییر می کند، خوب است بدانیم که در طی آن سالها چه اتفاقی افتاد. در سومین رمان فقط می تواند به عنوان شخصیت های دیوانه شناخته می شود. جنون در اینجا نوعی نوع روانشناسی نیست. این در مورد اشتیاق برای زنده ماندن، خوشحال بودن و به طور مداوم با وجود شانس امیدوار است. یک نقل قول زیبا برای کسانی که هنوز هم آویزان ولنتاین هستند: @ همان جهان را دوست دارد. من همیشه این کتاب را به یاد می آورم. این همدم ثابت من به عنوان یک جستجوی برای درمان دو رشته من به طور کامل پاره شده به علت تصادف بدمینتون که منجر به حادثه 23 فوریه 2010 شد. همانطور که من در جراحان قرار می دهم که میز کار فردا فردا قرار می گیرم، به خاطر داشته باش زیبایی این کتاب - به خصوص در دیوانگی.

مشاهده لینک اصلی
لسینگ خود را برای دیدن نوت بوک طلایی به عنوان یک شکست، و من فکر می کنم او درست بود. منظور او این بود که نوآوری و آزمایش هایی که او به عنوان نقطه مرکزی رمان و دنیای ذهن دشمن در نظر گرفته شده بود، با خواندن آن ها به اشتباه اشتباه گرفته شده بود که تمایل به فهمیدن موضوع، معنای، قصد و ارتباط آن با زندگی خود را خوانندگان سرمایه گذاری می کنند - و همچنان به سرمایه گذاری می کنند - آن را با هر برنامه ای که برای آن به ارمغان می آورد، و به طور عادی آن را تفسیر می کند. من مطمئنم که لسینگ موافق است که در این صورت، بسیاری از آنها به طور کامل از دست رفته است. مشکل من این است: دقیقا همان نقطه چیست؟ هرگز نباید آن را به عنوان یک رساله فمینیستی در نظر بگیرد، و در عین حال، این چیزی است که تبدیل شده است (چک کردن هر یک از لیستهای رمانهای فمینیستی در اینجا در GR؛ همیشه در آن وجود دارد). چرا این کتاب ادعا می شود که یک بنیاد تفکر فمینیستی به طور کامل از بین رفته است. کتابی که این زن بغرنج برای زنان به سادگی نمی تواند یک رساله فمینیستی باشد - و هیچ مقدار از \"عذاب دوم\" موجب آن نخواهد شد. اگر شما این را به این صورت ببینید، اگر خود را در آن مشاهده کنید، خوب ... من برای شما متاسفم. خواندن Charlotte Brontà \". ویرجینیا وولف را بخوانید. مارگارت اتوود را بخوان این نویسندگان به شما قدرت می دهد. لسینگ نخواهد بود او قصد ندارد این کار را انجام دهد. خودخواهی و خودخواهانه بودن codswallop چیزی است که آن را به عنوان خوانده شده به من. درس های اخلاقی آن - زمانی که آنها متناقض نیستند - به نظر غیر قابل درک مبهم هستند. لسینگ، کجا جهنم است؟ این همیشه مشکل من با کتاب های او و شخصیت های او است. آنها از لحاظ اخلاقی باهم مخالفند و متناقض هستند، که باید اعتقاد داشته باشید که نویسنده آنها به عنوان نمونه ای از چیزهاست. یا طنز نوشتن با این حال، در همان زمان، او آنها را \"همه\" می کند - همانطور که همه ما را نمایندگی می کنند؛ و یا در اینجا یک روش پیچیده برای غلبه بر خیر و صمیمیت اصلی خود است و اگر شما آن را درک نکنید، بهتر از مرد، یا جامعه یا سیستم نیستید. من نمی توانم این روان شناسی شخصیت را درک کنم. لسینگ در حیرت خود برای واقع گرایی، آنها را از هر گونه حقیقت روان شناختی سوق می دهد (و به طرز جادویی، یکی از آنها در روانکاوی بی نهایت مشغول به کار است. حداقل آن را به عنوان افسون خوانده ام). بدون سرنخ های غیر قابل اعتماد و قابل اعتماد برای انگیزه، من از دیدن کاهش آهسته به جنون به عنوان پیامد مستقیم و اجتناب ناپذیر این زن - هرکسی - سعی در ادعای استقلال، شخصیت، حق داشتن به عنوان یک سالم، شاد ، کل شخص. این فقط من را غمگین؛ وقتی که من فکر میکنم زنان این پیام را درونی می کنند، حتی از راحتی از آن استفاده می کنند. دیگر چیزهایی که با لسینگ در می آید، این است که شخصیت های او بسیار غیر فعال هستند. آنها به نظر می رسد که قربانیان شرایط و سرنوشت خود هستند، کاملا بدون آژانس تغییر شرایط خود را - با لسینگ نشسته و ظاهرا می گویند: ببینید، این اتفاق می افتد زمانی که مردم خوب در یک سیستم فاسد، نابرابر، غیر انسانی وجود دارد. آیا این فقط نفرت انگیز است؟ آرنت آنها یا او (بسیاری از انسانهای متناقض در این رمان وجود دارد؛ جای دیگری که ما باید با آنها مخالف باشیم، لسینگ و من) فقط شر است و ما باید با هم بجنگیم، ما زنان، و آنها را محکوم کنیم. محکوم کنید، اما اقدام نکنید انجام اقدام - در واقع تلاش برای تغییر هر چیزی - به پایان نرسید در لسینگ. به خشونت و نفرت تبدیل می شود؛ گاهی اوقات به صورت خارجی (مانند تروریست خوب)، و در اینجا، به صورت داخلی. فعال بودن یا بیرون آوردن داخلی، و به طور خاص، فعالیت فردی، واکنش ناقص به یک سیستم فاسد است؛ عمیقا ناکارآمد و مخرب است. تقریبا به همان اندازه که لسینگ می گوید که اقدامات انجام شده به درستی در سیستم شما تغییر می کند و بنابراین تقویت می کند. این یکی باید شهید به علت باشد - چرا که علت بزرگتر از هر فرد است، و فردگرا بودن، به تعبیری، به مجموعه جمعی تعلق ندارد. من فکر می کنم که این کتاب در واقع موفق به نشان دادن روند دو مرحله ای و یک مرحله ای برگشتن به یک سیستم سیاسی است که با آن مخالفت می کند یا یک کلیشه ی جنسیتی علیه یک شورشی. اگر این نوآوری است تلاش برای رسیدن به - نوعی از داستانهایی است که بهتر نشان دهنده واقعیت کثیف و غیر خطی است - پس خوب است. اما لسینگز نیهیلیسم ناپایدار را به من منتهی می کند. او هیچ امیدی ندارد که جایگزین مثبت و سازنده برای مشکلات اجتماعی یا بین فردی باشد. من حدس می زنم که تخیل من بیشتر تخیلی است. @ آنچه شما به معنی معمول تر است، آسان تر، @ من تصور می کنم لسینگ منفجر کردن به من بازگشت. شاید هم. اما یک چیز دیگر: ناخن در تابوت برای نوت بوک طلایی، برای من، این است که ساختار بالاتر است و از نظر عمدی و عمدی محرومیت از ملاحظات طرح یا شخصیت. لسینگ در دستیابی به دیدگاه او از یک داستان داستانی که پیش از این نوشته شده بود، واقع گرایانه تر از رمان معمولی بود، لسینگ قهرمانانش را به یک طرح پیچیده تبدیل کرد که به شفافیت بیش از چارچوبی که در هر نوبت نشان می دهد، گسترش یافته است. شاید نه ...

مشاهده لینک اصلی
مثل هر كتابي كه واقعا واقعا خوب است، خواندنم، اين يكي من را تا حدودي از دست داد. با این حال، من می خواهم آن را انجام برخی از عدالت اگر من می توانم. من تردید برای خواندن این کتاب به مدت طولانی به دلیل شرح آن همیشه می شود: آنا، نویسنده، نگه می دارد چهار دفترچه های مختلف، یکی در مورد تجربیات خود را در آفریقا، یکی در مورد حزب کمونیست، یکی از داستان های نویسندگی و یک دفتر خاطرات است. در پایان زنجیره روانی او و در عشق با نویسنده آمریکایی، تصمیم می گیرد همه آنها را در یک نوت بوک طلایی ترکیب کند. * و غیره. این به من صدا، خوب، واقعا خسته کننده است. رفتن به شکر آن را پوشش نمی دهد. خوشبختانه، در تمام آن نبود؛ این یک کتاب چربی است، بدون شک، اما از ابتدا شما را از دست می دهد و من می گویم که 350 روز گذشته را در یک روز پر از تب و تاب کامل کردم. این نقل قول از پشت همچنین کمک کرد:Watts وحشتناک است تا وانمود کند که درجه دوم درجه اول است. به وانمود کنید که وقتی به انجام کارهایتان نیازی ندارید؛ یا شما کار خود را هنگامی که می دانید کاملا قادر به انجام آن هستید بهتر می کنید. @ نه این که آن را نشان می دهد پروس عالی (Lessings prose بیشتر به سمت غیرمنتظره نسبت به بازی های پویا، هرچند آن هنوز محکم، نظم و انضباط و لذت بخشی است) زیرا احساسات این است که من با آن موافق هستم. همانطور که نقل قول باید نشان دهد، نوت بوک طلایی در مورد نوت بوک ها یا فمینیسم یا کمونیسم و ​​یا هر چیز دیگر، با وجود آنچه که مردم به شما می گویند، نیست. لسینگ خود را در مقدمه خود، هر دو عجیب و غریب در این واقعیت است که مردم ساخته شده چنین ادعا های متنوع در مورد آنچه که کتاب @ در مورد @ و در مقابل این واقعیت است که تقریبا هیچ کس به نظر می رسد کل تصویر را ببینید راه او انجام شده است.بنابراین آنچه که آن را در باره؟ من تحت فشار بودم، می توانم آن را در مورد چگونگی مقابله با تمام مشکلات دنیای اولیه که همراه با آگاهی از مسائل دنیای سوم می آیند، بگویم. آنا، شخصیت مرکزی، هر دو کمونیست و فمینیست است (هرچند که اصطلاح دوم در مورد آن نگران نیست - این کتاب ممکن است قبل از اینکه این واژه محبوب باشد) باشد، به این معنی که shes که مربوط به نابرابری است. شمس زماني را در آفريقا گذراند و شاهد شکست ناپذير روح کمونيست بود. شمس مدتهاست که داوطلبانه برای حزب کمونیست در انگلستان صرف کرده بود، تماشا میکرد که آنها در اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 تلاش میکردند از اقدامات استالینها دفاع کنند. و تمام زندگی اش را در رمان های مبهم و غم انگیز با مردانی که به نظر طبیعی می آیند، اما هیولاها و یا مردمی که به نظر عادی می آیند، اما سایه هایی از سابق خودشان یا مردانی هستند که به نظر می رسد کامل و بدون توضیح است. بنابراین، به طور خلاصه، آنا زندگی خود را با مبارزه های شخصی علیه شوونیسم و ​​جنگ های غیر شخصی در برابر نابرابری های جهانی مبارزه می کند، و هر دو مجموعه جنگ ها، تا آنجا که ما در کتاب می بینیم، بی فایده هستند. انس مبهم بی پایان درباره این بی نظمی، مفید و روشن - به طور خاص نتیجه گیری که بی اهمیت بودن یک پروژه خاص به هیچ وجه دلیل آن را ندارد به آن تلاش کند. به عنوان مثال. هر کس در ایالات متحده می داند رأی خود را نمی شمارد؛ بسیاری از مردم از این ایده به عنوان یک دلیل برای رای دادن استفاده می کنند و من تصور می کنم آنا چیزی جز تحقیر آنها نیست. بعضی از مردم به هر حال رای می دهند و این انتخاب درست است، اما توجیه پیچیده است و سعی در ابراز آن در اینجا می تواند بیش از حد ساده باشد - فقط کتاب را بخوانید! یکی دیگر از چیزهایی که به نظر من بزرگ بود این بود که \"طلایی\" نوت بوک عمیقا نگران است، حتی در سطح ساختاری، با این که چگونه زنان فکر می کنند و درک می کنند، و چگونه آن ها را از شیوه ای که مردان فکر می کنند و درک می کنند متفاوت می کند. شما فکر می کنید که فقط می توانید از طریق خواندن کتاب توسط نویسندگان زن چیزی بخواهید، اما من معتقد هستم که بسیاری از نویسندگان زن سعی می کنند از یک منظر جهانی بیشتر بنویسند تا مخاطب جهانی را جذب کند. به عنوان نویسنده ی یکپارچگی بالاتر از همه (نقل قول بالا را ببینید اگر من را باور نکنید) هرگز وسوسه نمیشود این کار را انجام داد و نتایج بسیار جذاب است. در کتاب خود، آنا و مولی به گونه ای سخن می گویند که معنای کلمات که آنها می گویند حتی نزدیک به تمام ارتباط است. علامت های صورت (و من در مورد چیزی به عنوان چابک به عنوان لبخند و نه بر سر نگفتن، من صحبت کردن در مورد تغییرات منحصر به فرد - یک لبخند واقعی، یک لبخند جعلی، تکان دادن، یک حرکت سریع چشم، و غیره)، تن و طوفان صدا، زبان بدن، موقعیت مکانی و سایر عوامل کمتر ملموس نیز به همان اندازه اهمیت دارند، و شاید حتی مهمتر از محتوای. آنا به طور خاص بسیار شایسته است، زمانی که به این تفاوت ها می رسد که این می تواند به نظر می رسد telepathy - او اغلب می داند که شخصیت داده می شود می گویند یا انجام قبل از آن اتفاق می افتد - و آن را کاملا قابل اعتماد است. این یک مثال کامل است که شامل همه مواردی است که تا کنون ذکر شده است. آنا در حال صحبت با دوست پسر کمونیستی مولیس فرزندش در مورد پدربزرگ خود است (مولی و پدر طلاق گرفته اند): او به طور غیرمنتظره گفت: \"شما می دانید، نه واقعا احمقانه. @ [Anna:] @ من فکر نمی کنم که ما گفت که او . @ تامی لبخند زد و گفت: تو عصبانی هستی او با صدای بلند گفت: @ هنگامی که گفتم نمی خواهم این شغل های او را پرسید چرا، و من به او گفتم، و او گفت، من چنین واکنشی نشان داد زیرا ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب دفتر یادداشت طلایی


 کتاب a passage to india
 کتاب sula
 کتاب Beloved
 کتاب Pale Fire
 کتاب A Horse at Night: On Writing
 کتاب The Best Short Stories