کتاب تفنگت را زمین بگذار

اثر دالتون ترامبو از انتشارات تیسا - مترجم: شاهپور سخی-ادبیات کلاسیک

Johnny Got His Gun,Dalton Trumbo (1905 - 1976)
عنوان: تفنگت را زمین بگذار؛ نوشته: دالتون ترامبو؛ ترجمه: شاهپور سخی؛ مشخصات نشر: تهران، نشر تیسا، 1392 ، در 241 ص، شابک: 9786006662169؛ ، داستانهای نویسندگان آمریکایی قرن 20 م


خرید کتاب تفنگت را زمین بگذار
جستجوی کتاب تفنگت را زمین بگذار در گودریدز

معرفی کتاب تفنگت را زمین بگذار از نگاه کاربران
کتاب بزرگ این کتاب را بعد از خواندن این کتاب با دوبار نوشته می کنم (10 سال پیش آن را در دبیرستان خواندید) و نمی دانم کجا شروع کنم. من جزئیات زیادی را به یاد نداشتم، فقط به خاطر داشتم که من واقعا این رمان را دوست داشتم و به نوعی از داستانهایی بود که خواندم. این یک کتاب کاملا منحصر به فرد است. در هر جنبه ای شکستن قلب و رمان عمیق در حال حرکت، شخصیت اصلی استادانه توسعه یافته است. ترومبو با موفقیت سربازانی را می کشد که بیدار می شود و تلاش می کند تا بفهمند که او چه چیزی است و چه اتفاقی برای او افتاده است. شما می دانید کمی بعد وضعیت وحشتناک جانی تجربه می کند. Trumbo با استفاده از flashbacks به داستان از یک مرد جوان که به جنگ برای مبارزه برای دموکراسی رفت. من اعتقاد دارم که فلسفه ها بیش از یک دستگاه ادبی نیستند، ترمبو سعی نمی کند داستان را بگوید، او می خواهد روشن کند که هر سرباز، هر مرد جوان با جنگ می جنگد - که در نهایت جنگ او نیست - کسی است که دوست دارد ، که کار می کند، یک پسر دوست داشتنی است: یک فرد عادی مانند شما، مانند من. بیشتر آنچه را دوست داشتم بازتاب و افکار شخصیت اصلی بود. ترومبو نه تنها داستان جنگی را بیان می کند، بلکه شما را در مورد جنگ، انگیزه هایش و این واقعیت که قربانیان به طور کلی هیچ ارتباطی با درگیری اصلی ندارند، فکر می کنند. جهان را برای دموکراسی آماده کنید؟ این سوال که Trumbo می خواهد ما را به پاسخ است. چرا جنگ برای مبارزه است؟ آیا آزادی نتیجه جنگ است؟ سربازان جوان گفته اند که برای آزادی مبارزه می کنند، با این حال، چگونه یک مرد مرده آزاد می شود؟

مشاهده لینک اصلی
یکی از کتاب های مورد علاقه من، و به نظر می رسد، مورد علاقه بسیاری از دوستداران دیگر از صلح و عدالت است، من از سال 2000 با استفاده از این کتاب از دانش آموزان ارشدم برای بحث در مورد جنگ و وضعیت فعلی ما استفاده کرده ایم. با این حال، این کتاب خوانندگان را به بسیاری از انواع دیگر بحث ها باز می کند. این واقعیت که ما می توانیم ظرفیت ما را در یک فلاش عمل کنیم؛ یا، ما می توانیم راه را که فکر می کنیم بنویسیم. دالتون ترمبو نویسنده ای بود که دوران او را دید و قادر به نوشتن برای نسل های آینده بود، بسیار شبیه اورول. احساس وابستگی به جو Bonham (به همان اندازه که من می توانم به Metalicas One مربوط می شود) از آنجایی که احساس آگاهی من گاهی اوقات می تواند من را ترک کند اگر من توجه زیادی به نیازهای خود را، و فراموش نکنید که چیزهای کوچک در زندگی بسیار بیشتر مهم. بونم همه ماست من خوشحالم که این کتاب را پیدا کردم، در قفسه قفل شده بودم، در کتابخانه مدارس مدارس شهرستان برادارد گشتم ... گورستان کتاب ها.

مشاهده لینک اصلی
چند روز پیش این کار را تمام کردم و نمیتوانم درباره چیزی صحبت کنم. من نمی دانم آنچه در مورد من می گوید. هر احساسي که در مورد اين کتاب داشتم با خودم ترديد داشتم. من از آن متنفر بودم و آن را دوست داشتم من می خواستم گریه و فریاد بزنم و می خواستم خنده ام بگیرم. من می خواستم در پتو هایم پنهان شوم و پس از آن می خواستم جهان را بگیرم، و سپس می خواستم دوباره در رختخواب پنهان کنم. تنها چیزی که من می توانم قطعا بگویم این است که من شخصا فکر می کنم این یک کتاب است که همه باید بخوانند. من فکر می کنم یک کتاب بسیار مهم است. با تشکر از شما، هیو. (همچنین لعنت تو، هیو، اما من هنوز از شما متشکرم.)

مشاهده لینک اصلی
من خوشحالم که این را خوانده ام حتی اگر نمی توانم انتظار داشته باشم که با آن کار کنم. من واقعا از داستان لذت نبردم چون فکر کردم این خیلی افسرده و کمی باور نکردنی است اما نوشتن با شور و هیجان پر می شود و جو شخصیتی است که من فراموش نخواهم کرد و آن را تا 3 ستاره خواهم برد. با این حال، من نمی توانم انطباق فیلم را تماشا کنم، زیرا فکر می کنم احتمالا حتی از این کتاب افسرده تر می شود. من امید زیادی برای این کتاب به خصوص پس از خواندن مقدمه، مقدمه 1990 و معرفی 1959 داشتم، اما ناامید شدم که متوجه شدم که من بیشتر از داستان واقعی لذت بردم. در هر صورت من خوشحالم که این کلاسی را می خوانم.

مشاهده لینک اصلی
بی نهایت جاست من را زده است، دوباره. در عوض، من این را برداشت کردم نسخه جدیدی که من دریافت کردم یک پیشگویی جدید توسط یک زن به نام کارولینیدین Shehhan، که پسرش کیسی در عراق در سال 2004 از دست داده است. این است که در بالا از پیش نوشتار جدید Ron Kovic - آیا این نام حلقه زنگ؟ اگر خواننده جنگ و یا رمان های ضد جنگ باشد، باید آن را داشته باشید. او نویسنده کتاب است، و فردی که شخصیت اصلی آن بود، متولد شده در چهارم ژوئیه بود که البته درباره ویتنام بود. (و تام کروز آخرين و تنها شايسته ترين کاری بود که تا به حال انجام داده است، اما من خودداری می کنم.) پس دو جنگ: عراق و ویتنام. دو جنگ که در حال حاضر در خط مقدم ذهن من هستند و من همسایگان خود را در جنوب تماشا می کنم، انتخاب های خود را در انتخابات آینده در نظر می گیرند. بنابراین، من به این رمان می روم که خشمگین می شود و قاطعیت خود را برای مبارزه برای عدالت و برای یک دنیای امنتر .____ ETA: من یک بروزرسانی برای این بازبینی ارسال میکنم، که یک بازبینی در همه نیست، پس از اتمام دوباره خواندن این مطلب. من مشتاقانه منتظر دیدن اینکه آیا من 44 ساله خود واکنش مشابهی با خود من 17 ساله دارم به این رمان. ____UPDATED: Oct 5/08 همان واکنش: محبت، خشم، وحشت. جانی تفنگ خود را یکی از مهمترین رمان های ضد جنگ است که تا کنون نوشته شده است. سه صفحه آخر که Trumbo آن را به طور کامل رها می کند و اجازه می دهد با فریاد از سرخوردگی و خشم از دست برود، پیروز هستند. برخی از آثار که من از اولین خواندن من - 30 سال پیش به یاد می آورم - بسیار آموزنده هستند، بله . امروزه، آنها به هیچ وجه کمتر قدرتمند و الهام بخش نیست، اما بیشتر آشنا و کمتر جالب هستند. در جوانان من این رمان یک بیانیه بود. در دوران بزرگسالی، علیرغم ضرورت دردناک رسوم ضد جنگ، هنوز می توانم JGHG را به عنوان یک رمان قدردانی کنم. پیشاپیش می دانم ایدئولوژی چیست؟ آنچه که من فراموش کرده ام و یا نتوانستم برای اولین بار درک کنم، اهمیت Joes backstory و نحوه بیان آن است. جو Bonham یک سرباز آمریکایی در جنگ جهانی اول در آلمان است. او زخمی شده است و کور، ناشنوا، بی صدا و کرکره ای چهارگانه را در بستر بیمارستان جا گذاشت، احتمالا در انگلیس. ترومبو به داستان جوئه (جالب توجه است، از شخص سوم شخص POV) به عنوان او به دست آوردن آگاهی و تلاش برای بازگرداندن کنترل ذهن و شرایط او. در طول رمان، جو پنج یا شش سال - پنج یا شش سال را صرف می کند - در انزوا کامل با ناتوانی در دریافت یا انتقال اطلاعات. این به مراتب فراتر از ناتوانی در برقراری ارتباط است: او به توانایی تجربه در جهان تبدیل شده است - اطلاعات را در اختیار شما قرار می دهد، اطلاعات را تنها با یک حس فقط حس می کنید. امروز این چیزی است که من می بینم و تجربه این رمان: دلتنگی کنتراست بین خاطرات جواد خانواده، دوستان و حوادث زندگی اش - که ترامبو جزئیات غنی و حساس - و زندگی خود را به عنوان یک ذهن در بدن متلاشی شده که در آن تنها تماس خود را با دیگران، با زندگی ، شستشوی روزانه یک پرستار است. Joes درد، درد او، وحشت او، ناامیدی او - و از آنجا، خشم خود را در مورد چه کسی و چه چیزی او را در این شرایط از دست داده است، به عنوان خوانده شده به عنوان مادربزرگش توصیف می کند؛ سفر کمپینگ با پدرش؛ یک شب گذشته با دوست دخترش. پس از تشخیص اینکه چه اتفاقی افتاده است، ترومبو سپس به ما نشان می دهد که چه چیزی برای جو به دست می آورد تا حس خود را از محل و زمان به دست آورد - و افکار شکنجه شده او در حالی که این کار را انجام می دهد. وضعیت جسورانه، هسته پیام ضد جنگ در اینجا است، بسیار بیشتر از جریانات آگاهانه خود، وحشت زده، حتی تکان دهنده، سخنان ضد جنگ. جو برای مرده صحبت می کند؛ او یکی از آنها است برای حفظ ذهن و افکار خود را در صفحه. چندین سال پس از JGHG برای اولین بار منتشر شد - هفتاد سال! - ما به درخواست از همان سوالات در مورد توجیه جنگ. سی سال پس از آنکه من برای اولین بار آن را بخوانم، رمان تمام آنچه را که به یاد می آورم، حفظ می کند تا بتواند حرکت کند، تقویت کند، برای تحریک گفت و گو. JGHG پس از انتشار آن در سال 1939، در آغاز جنگ جهانی دوم سرکوب شد. این در دهه 1970، در اوج جنگ در ویتنام، گلدهی دوباره داشت. اگر در اواسط سال 2008 در عراق جنگ دیگری داشته باشد، کار خوبی خواهد بود. چند بار می توانیم این کار را ادامه دهیم؟

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب تفنگت را زمین بگذار


 کتاب رختکن بزرگ
 کتاب عشق و جنایت در سیسیل
 کتاب عروسکی در باغ
 کتاب رمانتیسم
 کتاب I Know Why the Caged Bird Sings
 کتاب غزلیات سعدی