کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم

اثر هاینریش بل از انتشارات نیلوفر - مترجم: حسن نقره چی-ادبیات کلاسیک

هر قدر هم این رمان تلخ باشد، باز هم مروج گونه‌ای نشاط و شور زندگیست که بیشتر از طنز با روان‌پالایی سروکار دارد. شاید این به آن خاطر است که هاینریش بل، مانند انقلابی‌های پیش از انقلاب، اعتمادی خلل‌ناپذیر به توده‌ی مردم دارد. موجودی مانند کاترینا بلوم بیست‌و‌هفت‌ساله که دو ویژگی بسیار خطرناک دارد، وفاداری و غرور، حتی در زمان اوج گرفتن خشونت در جامعه، زمزمه‌ی شور و امید سر می‌دهد.‏
این کتاب را باید بارها از نو خواند، نه به این خاطر که نویسنده‌اش هاینریش بل برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات است؛ بلکه به این خاطر که با گذشت چهل سال از انتشار آن، هنوز هم اربابان مطبوعات زرد دقیقا به همین شیوه‌های برملا شده در آن برای ترور شخصیت دیگراندیشان عمل می‌کنند.‏


خرید کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم
جستجوی کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم در گودریدز

معرفی کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم از نگاه کاربران
گرچه همون‌طور که پیش‌تر هم گفته بودم، از نثر نویسنده‌هایی که خودشون رو جای خواننده می‌ذارن و ثانیه به ثانیه‌ی داستان رو از ابعاد و نظر‌گاه‌های مختلف تحلیل می‌کنند خوشم نمی‌یاد، اما کتاب «آبروی از دست رفته‌ی کاترینا بلوم» با وجود سبک مشابه، همچین حسی رو بهم نداد. یعنی به‌واقع انقدر در کنه داستان فرو رفته بودم که فرصت فکر کردن به این مسائل رو نداشتم. هنوز که هنوزه تحت تاثیر ماجرای کتاب، عصبانی ام و اگه اغراق نباشه به اندازه‌ی خود کاترینا مشتاق انتقام! البته گمونم شبیه همچین حسی به همه‌ی کسانی که در فضایی مثل آلمان آن روزها و ایران این سال‌ها زندگی می‌کردند و می‌کنند کمابیش دست بده؛ همه‌ی ما اگر نگیم همچین اتفاقاتی رو تجربه، که حتما مشاهده و با تمام وجود درک کردیم.

خیلی دوست دارم ترجمه‌ی آقای شریف لنکرانی رو هم بخونم؛ چون گرچه کتاب ترجمه‌ی نسبتاً رسایی داشت، اما به نظرم ترجمه‌ی ایشون حق مطلب رو بهتر ادا می‌کنه.

مشاهده لینک اصلی
محتواى كتاب انقدر خوب بود كه ترجمه ى بد هم نتونسته بود اون رو تحت الشعاع قرار بده. اعتراف ميكنم كه تحت تأثير تمام تعريفهايى كه از كتاب شنيدم هميشه فكر ميكردم بايد بعد از خوندن اون رو كتاب عالى اى بدونم. شايد بى تاثير نبوده اما در هر حال، اين اتفاقى هست كه همه روزه و همه جا توسط مطبوعات ديده ميشه. كتاب، رمان گونه نيست و بنابراين خواننده اى كه اون رو دست ميگيره نبايد با تصور يك نوول جلو بره. سعى شده كتاب حالت گزارشى و مستند به يك ماجراى نيمه واقعى داشته باشه و خيلى خوب از پسش براومده. در مورد ترجمه بايد بگم من دقيقاً نميدونم بد بوده يا نه، چون ممكنه خود كتاب به علت دليلى كه گفتم خيلى روان خوان نوشته نشده باشه. اما به هر حال فكر ميكنم بهتر هم ميشد ترجمه بشه.
خوندن اين كتاب يك طور ياداورى داره، كه حواسمون به دامهايى كه هر لحظه ممكنه توش سقوط كنيم باشه. سوشال مديا براى من يك غول مزخرفه كه ازش هم بايد ترسيد و هم ياد كرفت. به شخصه هرگز فكر نكردم كه مبارزه عليه آدمهاى پست مطبوعاتى و خبرى كه براى دو لقمه نان، خبرسازى ميكنند فايده اى داشته باشه (منظورم رو به همه عموم مطبوعاتى ها نيست). و بنابراين ترجيحم اين هست كه مطالب رو نخونم و دنبال نكنم.
آرامش به وجود نمياد، بلكه در درون كشف ميشه.

مشاهده لینک اصلی
روزنامه نگاری غیر مسئولانه خدمتکار را به یک قاتل تبدیل می کند. شوکه شدن! ترسناک! این امر می تواند بسیار بهتر از منبع ناشر ملی باشد. همانطور که Heinrich Boll خیلی خشک و ادبی است و تمام شوق وحشت از آن خارج می شود و فقط یک داستان صریح نوشته شده و کمی نگران کننده است.

مشاهده لینک اصلی
در طول سال گذشته، من یک اعتیاد هیجان انگیز را به یکی از محبوب ترین برنامه های تلویزیونی آمریکا تبدیل کرده ام. بت آمریکایی نیست نه، NCIS آن. چیزی بیشتر از آنچه که کانال 42 یکی از ماراتن های مکرر NCIS شنبه را اجرا می کند، شادتر می شود، چرا که به پایان رسیده است که فصل هفتم به پایان رسیده است، بنابراین قسمت های قدیم که هنوز دیده ام، وجود دارد. جنبه های این شور و شوق جدید وجود دارد که من ترجیح می دهم بیش از اندازه آن را تحلیل نکنم؛ زیرا هر اعتیاد دارای سمت تاریک است. با NCIS، آنچه که به وضوح مشکوک پاسخ عاطفی من است به عنوان اعضای تیم به طور معمول نقض حریم خصوصی هر و هر مشکوک دنباله بالا می رود. @ Violate @ حتی شروع به توصیف آن نکنید - کلمات مانند @ rape @ یا @ demolish @ ممکن است نزدیکتر باشند. به طور قاطع مشاهده شده، آن وحشتناک - و خون خرد من در فکر است که هر کس به زندگی خود را به این حد حمله می کنند. اما زمانی که هر هفته را تماشا می کنم، نه تنها من در این تیم ها غم انگیز نیستم، من واقعا آنها را تشویق می کنم. من فکر می کنم این نشان می دهد که این کار را از طریق ترکیبی از آخرین تکنولوژی جی کوئیز و علوم قانونی (مانند نمایش CSI) انجام می دهد، با دستکاری سرعت روایت، به منظور جلوگیری از دادن زمان تماشاگران به مسائل بالقوه حریم خصوصی فرد، و با بهره گیری از حسن نیت قابل توجهی که تماشاچیان منظم به نظر می رسانند نسبت به شخصیت های خوش تیپ، عاقلانه، جذاب، هوشمند و اساسا شایسته است. پس از همه، اغلب به عنوان آنها سعی در ردیابی این سلول تروریستی در مرکز شهر اسکندریه نیست. بنابراین، هنگامی که عامل گیبس، شخصیت اصلی نویسان، صاحب باشگاه نوار استلایزبابک در اتاق بازجویی است، تهدید Gitmo را به جای Mirandizing مظنون به خطر می اندازد، خوب ... ما می دانیم که او هرچه بیشتر به منافع خود در ذهن دارد. مگر اینکه شما یک sleazebucket هستید. اما این چیزیه هر یک از ما جنبه ای از زندگی ما، گذشته و حال، که در آن ما اساسا sleazebuckets است. شاید شاید فقط حق داشته باشیم (حتی در طول جنگ علیه تروریسم؛ نه، مخصوصا در طول جنگ با تروریسم)، این بخش از زندگی ما را تحت تأثیر قرار ندهد. این دقیقا همان سوال مطرح شده توسط بول در این کتاب نسبتا کوتاه، اما قدرتمند است. وقتی اولین بار در آلمان منتشر شد، در آلمان زندگی می کردم، و این یکی از اولین کتاب های کامل بود که من توانستم در آلمان به پایان برسانم. چندین سال بعد وقتی فیلم برداری شد، در برلین مشغول کار تابستانی بودم و به یاد دارم که بحث های عمومی در مورد مسائل مطرح شده در این باره وجود دارد. من را ناراحت می کند که بحث های عمومی در مورد این موضوع در ایالات متحده به وجود نیافته است. با توجه به درجه فوق العاده ای که در حال حاضر امکان سوءاستفاده وجود دارد، سناریوها برای سوءاستفاده بسیار دشوار نیست. من اخیرا این کتاب را مرور کردم هنوز قدرت خود را حفظ می کند.

مشاهده لینک اصلی
صدای این رمان چیزی جدید برای من بود: آن را در قالب یک گزارش، ظاهرا محفوظ و بی طرفانه نوشته شده است، که روند پلیس و مطبوعات را تحقیر عمومی Katharina Blums نشان می دهد. این همه با قتل ( من مطمئن نیستم که این ممکن است به عنوان اسپویلر در نظر گرفته شود، زیرا در صفحات اول رمان آمده است): در یکشنبه یکشنبه تقریبا در همان ساعت (دقیقا، حدود 7:04 بعد از ظهر) زنگ زنگ درب در خانه والتر معینز، کمیساریای جنایی، که در آن لحظه به دلایل حرفه ای و نه به دلایل شخصی مشغول به کار است، خود را به عنوان یک شیخ تعبیر می کند، و به اعتراض شگفت زده می گوید که در حدود ساعت 12:15 بعد از ظهر، Tötges، خبرنگار، در آپارتمانش، و کمیسر با مهربانی دستورالعمل هایی را برای جلوگیری از ورودش به وی می گیرد و خبرنگار @ را حذف می کند @؛ برای او بخشی از ساعتهای بین 12:15 و 7:00 صبح است. رومینگ را در اطراف شهر جستجو می کند تا او را پیدا کند.\nاین یک گزیده ای است که برای تمام روایت صحبت می کند: نویسنده آن را به حقایق می کشد، با استفاده از تن جدا و آموزنده، اما در زیر زبان خشک، طنز زیادی وجود دارد، نظرات بین خطوط و خواننده به سمت چپ دستگاه های خود را به منظور نتیجه گیری می کند. کاترینا، یک دختر هوشمند و کار سخت که از یک خانواده جدا می شود، پس از ارتباط کوتاهش با یک مرد به عنوان یک دزد بانکی، توجه ویژه ای به خود جلب می کند. در طی چهار روز، بازجویی دقیق و بازسازی شده توسط بازجویی های پلیس و مقالات شکنجه شده در The News، به قطعات شکسته می شود. با پلیس، هر جزئیات زندگی او باید به حساب می آید، اسرار کوچک را به نور آورده شده، صمیمیت و افتخار او است. مطبوعات باعث می شود همه چیز در نور متفاوت ظاهر شود، اظهارات و واقعیت ها را تحریف می کند، مفروضات فراتر از حد و مرز است، بدون توجه به فردی که زندگی خود را از بین می برد. نه تنها Katharina، بلکه کسانی که در کنار او ایستاده اند، در روزنامه ها تکان می خورند. گزارشگران تنها مسئول این امر نیستند - همچنین افرادی با نفوذ که در سایه ایستاده اند، تصمیم می گیرند چه کسی باید محافظت شود و چه کسی باید به گرگ برسد. هرچند که این نوع داستان به پایان نرسیده است. یکی از قوانین جداگانه ای که توسط قانون محکوم شده است، چیزی را تغییر نمی دهد - مطبوعات شبیه هیدرا اسطوره ای است: برای هر سر بریده آن دو برابر بیشتر می شود، همانند سمی و کشنده. آزادی مطبوعات یک تیغه دو طرفه است.

مشاهده لینک اصلی
اولین کتاب من در سال 1972 جایزه نوبل ادبیات، Heinrich Boll (1917-1985). من به شدت تحت تاثیر قرار می گیرم. این داستان داستان یک کمک خانواده 22 ساله و یک طلاق است، کاترینا بلوم که در آغاز کارناوال 4 روزه از کارفرما برای ترک درخواست می کند. در روز اول، او به طرف دوستانش می رود و در آنجا یک مرد مرموز لودویگ گوتن را می بیند و در عشق او می ماند. آنها یک شب در آپارتمان Katharinas خرج می کنند و در اوایل صبح برگ Ludwig برگزار می شود. بعدا صبح، مقامات پلیس دستگیر کتارینا برای ادای سوگند یک سرقت بانک. روزنامه پیشرو این داستان را در بر میگیرد و به دنبال آن یک سیرک رسانه ای است. سپس به سوی انتهای دو پیچ و تاب: هویت واقعی لودویگ و آنچه که کاتارینا به خبرنگار تهاجمی، وارن تتجز، که باعث مرگ مادرش شده است، می پردازد. این به شدت تاثیرات منفی اخبار حساسیت بندی را، به ویژه هنگامی که در مجاورت آن قرار دارد، نشان می دهد اشتباه کتاب های داستانی، اخبار و یا Die Zeitung خیلی بد است. مثلا زمانی که مادر کاتریناس، خانم بلوم با تتسز در مورد دخترش کاترینا مصاحبه کرد، خانم بلوم با ناراحتی گفت: «چرا باید این کار را تمام کنی، چرا باید این کار را بکنی؟» تتزی ترجمه شده است این در مقاله است: آن را مجبور به رسیدن به این بود، آن را مجبور به پایان دادن به این است. @ تتجز به تغییر جزئی در بیانیه خانم بلوم گفت: به عنوان یک خبرنگار او بهhelping مردم ساده به خود را به وضوح بیان می کنند @ من هستم ما می دانیم چه اتفاقی برای Sgt افتاده است. رولاندو مندوزا در طی ربودن که در سال گذشته در Luneta اتفاق افتاد. رسانه ها در نتیجه این رویداد غم انگیز نقش مهمی ایفا کردند. این کتاب نازک است. نوشتن ساده است، اما بول می داند که چگونه داستان را متوقف کند و خوانندگانش را به طور مداوم از طریق صفحات برگرداند. او در توصیف تنظیمات خود (چیزی که من از آن لذت می برم) بیش از حد نیست و تمایل به تمرکز بر وقایع و افرادی که زندگی خود را با رویدادی خاص در هم آمیخته اند، ندارند. او راه حل مسائل را پیشنهاد نمی کند. در عوض، او حقایق را ارائه می دهد و خوانندگان خود را به دنبال راه حل می رسانند. روایت نیز اولین فردی است (شبیه به جفری یوجینیدس، خودکشی های ویرجین که خوانندگان را تهدید می کند، وضعیت غم انگیز کاترینا بلوم را تجربه کرد. رویدادهای روزنامه که در زندگی روزمره ما اتفاق می افتد و ما را خوانندگان را مانند شرکت کنندگان در رمان می سازد بسیار هوشمندانه فکر می کنم که یوجینید ها این ایده را ایجاد کرده اند. حالا من می دانم که بهتر است.

مشاهده لینک اصلی
متفکر و قابل باور است اگر تا حدودی گیج کننده به دیوانگی رسانه ای در اطراف یک جنایتکار در اجرا و یک زن جوان که با او درگیر می شود نگاه کنید. کاترینا بلوم، 1974 و بسیار کارآگاه آلمانی، مانند یک خرگوش در چراغهای جلو، زمانی که متهم به کمک به جنایتکار شد، لویدویگ گوتن، فرار از دستگیری پلیس از یک ساختمان که تحت نظارت پلیس انجام می شود، گرفتار می شود. هنگامی که تبصره ها عملیات کوچک خود را انجام می دهند، یک کمپین مزاحم و تند و زننده را از نفرت نفرت می کنند، جایی که او توسط یک روزنامه پیشرو به عنوان فاحشه، کمونیست و خدایان به تصویر کشیده شده است، در حالی که خبرنگار ممکن است یا نخواستن تا حدی مسئول مرگ وی باشد Katherinas مادر پس از تلاش برای گرفتن مصاحبه از بیمارستان او ماند، Katharina هر چند می خواهد به آخرین خنده با نتایج سرد. هانریش بول با اعتقاد به یخ و بیکاری می نویسد که به طور کامل باعث نمی شود که شما احساس همدلی را به عنوان واقعیت و داستان تلقی کنید و پیچیدگی حوادث می تواند فریب آور باشد. با استفاده از گام گام به گام روش بازجویی پلیس که هر دو کار می کند، اما همچنین باعث ایجاد یک مشکل می شود زیرا همیشه زمانبندی های جدول زمانی ارائه شده به خواننده آسان نیست. برنده جایزه نوبل در سال 1972، آنچه که بله در اینجا نیز به خوبی انجام داده است، در زمان ناآرامی و تروریسم آلمان، یک آلمان پارانوئید و پیچیده را ایجاد می کند که هر گونه تحقیق را به عنوان یک طیف وسیع تر از مشکل می گیرد.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم


 کتاب کافر
 کتاب a passage to india
 کتاب sula
 کتاب Beloved
 کتاب Pale Fire
 کتاب A Horse at Night: On Writing