رمان سفر به انتهای شب، يكي از بزرگترين شاهكارهای ادبيات فرانسه است. هنگامي كه دكتر لويی فردينان سلين در سن 38 سالگي دستنويس رمان خود : «سفر به انتهای شب» را براي چاپ فرستاد، ناشرش او را همتاي شكسپير و دانته و ... خواند و رمان فروش زيادي كرد.
پس از انتشار سفر به انتهای شب نويسندگان زيادی چون هنری ميلر و ديگران او را بسيار ستودند و وی را همپای بزرگانی چون جويس، پروست، فاكنر و كافكا دانستند.
سلين در سال 1961 در سن شصتوهفت سالگی پس از خلق آثار ارزشمندی چون مرگ قسطی، داستانهای پريان، دستهی دلقکها و ... زندگی را بدرود گفت.
خرید کتاب سفر به انتهای شب
جستجوی کتاب سفر به انتهای شب در گودریدز
معرفی کتاب سفر به انتهای شب از نگاه کاربران
سفر به انتهای شب ببخشید این کلمه هرز رو استفاده میکنم ولی شاهکاره. و این رو در حالی میگم که نتونستهم متن واقعیشو بخونم، در واقع نباید بگم چون ترجمهشو خوندهم و بسیاریش رو از دست دادهم؛ ولی جهان سلین همونقدر که من دیدم انقدر فوقالعادهست که به خودم اجازه بدم با اینکه ترجمهشو خوندهم بگم شاهکاره. و البته ترجمه خوبی ازش رو خوندم. چند فصل اول رو به فرانسوی خوندم و چون وقت کم بود و خیلی طول میکشید و بیم این میرفت که کتاب از دستم در بره به ترجمه فارسیش رو کردم؛ ولی چون خیلی بددلم مقدار قابل توجهی از متن رو با ترجمهش مقابله کردم و در حدی که من میفهمم دیدم خیلی برگردان خوبیه.
سفر به انتهای شب رمانیه که سالها پیش خونده بودمش و همینقدر به نظرم معرکه اومده بود. حس میکنم اینکه تونست هم منو به عنوان دانشآموز و مخاطب عام یک روزی جذب کنه و هم امروز به عنوان ادبیاتی جذبم کنه محدود به شاهکار بودنش نمیشد. به خاطر این بود که اون چیزی که هرگز نشون نمیدند و من تو خودم میدیدم و هم به خاطرش ملامت میشدم و بهش شک میکردم و هم دوست داشتم بیشتر ببینمش رو توش دیدم. اون موقع خوشبین نبودم، همهچیز به چشمم کثافت میومد و البته بددهن بودم. به اینها هر از گاهی پیش میومد که شک کنم، یعنی مقاومتم مقابل ق بیرون فشارهای بیرون گاهی میشکست، تا ناگهان یک چیزی خوندم از کسی که این ویژگیها رو داشت و برسری به نظرم بسیار کاردرست و عمیق و نکتهبین و محق میاومد. از رویکردم مطمئن شدم.
و همیشه نگهش داشتم و این کتاب رو یادم رفت که چه بوده. دوباره خوندمش و دیدم هنوز بر سر عهده. خیلی حس خوبی بود. من فقط از صراحت سلین خوشم نمیاد، صرفا چون چیزهایی که توی دلهاست و کسی زیاد نمیگه رو به صراحت تمام میگه ذوق نمیکنم، جدا معتقدم دنیا برای جای بهتری شدن نیازمند آدمهایی با همچین نگاهیه. کسی که تحملشو نداشته باشه و کثافتشو به این راحتی ببینه و در عین حال انقدر صادق باشه که کثافت خودشم ببینه. سلین یکجوری دنیارو میبینه که برام مهم نیست داستانی میگه یا نه و روایتی وجود داره یا نه، فقط دوست دارم هزار هزار صفحه ازش بخونم.
Ham On Rye بوکفسکی و چند کتاب دیگرشو مدتی پیش خونده بودم.
مشخصا همین کتاب به نظرم خیلی خوب میومد؛ ولی چیزی که اذیتم میکرد این بود که با شناختی که از بوکوفسکی پیدا کرده بودم -چون داستانهاش اغلب حالت اتوبیوگرافی دارن و چیزهای زیادی رو در موردش میگن- نمیتونستم قبول کنم که چنین آدمی تونسته باشه اونهارو نوشته باشه. یعنی به نظرم خیلی خوب درومده بود ولی به اصالتش شک داشتم. سفر به انتهای شب رو که دوباره خوندم مشت بوکفسکی کاملا برام باز شد.
مشاهده لینک اصلی
۱. اگه بخام ازش در حین خوندن کوت بذارم میشه همه کتاب :)) حالا همه کتاب که اغراقه ولی یه برگ درمیون میشه یه کوت خوب ازش در آورد. عجیبه که در سالهای گذشته هیچ کتابی از سلین نخوندم و عجیبتر اینکه تا همین شیش ماه پیش حتی اسمشم نشنیده بودم. روم به دیفال :د
۲. این کتاب رو قبل از جز از کل شروع کرده بودم و قرار بود موازی خوانی کنم که در توانم نبود و ترسیدم اوردوز کنم :د حالا که یک هفته از تموم شدن قصهی مارتین و جسپر گذشته و خوب تهنشین شده درم، به سلین بر میگردم. از اول:)
۳. خب من اصلا یادم نمیاد که چرا برای بار دوم خوندن این کتاب متوقف شده. میریم برای شروع سه باره!!!
۴. آقا فونتش بده!!
۵. متاسفانه به دلیل فونت و قطع بد کتاب واقعا امکان خوندش رو ندارم الان. میره تو دسته بعدها بخوانم تا چاپ یا پیدیاف خوبی پیدا کنم.
مشاهده لینک اصلی
همه کسانی که این خطوط را در حال خواندن در حال حاضر هستند، منتظر بررسی، ممکن است تحلیلی از سفر به پایان شب، من شرط بندی. خوب، متاسفم که می گویم که احتمالا شما را ناامید می کند. در حقیقت - و منظور من این نیست که به وضوح کار بزرگی انجام شود، بعضی از بازرسان این کار را انجام داده اند - من فکر نمی کنم که بتوانم این کتاب را به درستی بررسی کنم. شما می توانید در مورد آن صحبت کنید یا اینکه آن را خواندید، اما جوهر واقعی آن باید از طریق خواندن آن تجربه شود و نه برخی از بررسی های مضحک، یک بازنده مانند من، با احتیاط برای نوشتن تلاش می کند. به عبارت دیگر، بازبینی بازبینی من، متوقف شدن در نزدیکترین کتابفروشی و خرید چیزهای خراب است. قبل از اینکه این کار را بکنید، Id دوست دارد به شما هشدار دهد که این یک نور نیست. آماده باشید که هر پنج یا چند صفحه را متوقف کنید و به دیوار نگاه کنید و روی صورت خود خالی بگذارید. آماده باشید تا احساسات خود را در حالی که تلاش برای پردازش کلمات که به نظر می رسد به voraciously تغذیه در سلول های مغز خود را بی حوصله بیفتد. این کتاب دو و نیم هفته زندگی من را مصرف کرد و من هر دو ثانیه از دست داده در صفحات خود افتخار می کنم. با این حال، اگر این احساس را نداشته باشید، با این سفر که با جنایات جنگ جهانی اول آغاز می شود و با برخی از غواصان پارسیسن غم انگیز به پایان نخواهد رسید، نگران نباشید. یا این کار را می کند؟ بیایید به آن فکر کنیم، این سفر بعید است تا به پایان برسد. پس از همه، شب بی انتها است و به نظر می رسد به سمت بی نهایت و فراتر از زندگی ریاکاری، کوچک ما گسترش می یابد. ببینید که من صحبت میکنم خودت را هشدار بده.
مشاهده لینک اصلی
لحظه ای که شما به عنوان خوانده شده تعیین کننده است، همان کتاب پس از سال ها به عنوان خوانده شده است و دیگر به عنوان یک فرد، به عنوان یک محل. من به تازگی از سفر به پایان شب توسط لوئیس فردیناند سلین فکر کردم. خواندن او پیاده روی نبود. در نیمه راه بین هذیان و رساله فلسفی، با گام های آنقدر تنگ است که به شکل غیر قابل درک، آن را یکی از آن کتاب که در واقع شما را از یک مکان به مکان دیگر از روح خود را است. نویسنده آن را جلا ترین از همه جمعیت letteratura.â زندگی € œThe است این، یک تکه از نور است که در arrabattarsi notteâ € به پایان می رسد من به شما توصیه برای خواندن craftman کار € ™ سیاسی نگاه نمی کند، فقط لذت بردن از از چشم اندازهایی که از آن عبور می کنند. در این صفحات، بسیاری از علوم انسانی وجود دارد، روابط بدنی با علت وجود دارد. فهرست تأکیدات اضافه تساوی همه تعجب و حیرت است که با lessi.â € œQuando تو تخیل قالب یک چیز کوچک است، زمانی که او انجام داد، مرگ troppoâ است € همه ما نسبت به پایان شب سفر، با وجود غرور ما در کتاب، تمام بشریت (و نه فقط آن مربوط به قرن بیستم)
مشاهده لینک اصلی
سفر به انتهای شب چیزی بود که من انتظار داشتم. بر اساس آثار و توصیف پوشش، من خودم را برای سفر جسورانه و مبهم به عمق تخریب انسان آماده کردم. شايد كتاب به سادگي سالها باقي نمانده باشد، اما من تصور مي كردم كه آن واقعا خيلي مسخره است - و نه هميشه سمفوني علمي خلقت، ظلم و ستم و زشت و ناپسند @ که در توصيف وعده داده شده است. و در جایی که تلاش می کند مرزها را تحمل کند، به نظر می رسد که این کار را به شکل بسیار سطحی انجام دهد - برای ارزش شوک ارزان نوجوانان و نه برای اهداف مهم. در برخی موارد، ساختار و رویکرد مشابه آگوی مارس مشابه بود، اگر آگی مارس توسط یک فرانسوی شاخی با توجه ویژه به پاها و الاغ نوشته شده بود. سبک نمی تواند کمک کند - رک و پوست کنده من آن را خسته کننده و ناراحت کننده، و نه در حداقل جالب است. این کتاب به دلیل لحظه های گاه به گاه زمانی که نویسنده به نظر می رسد به یاد داشته باشید که او یک رمان نوشت - زمانی که سبک سبک ناراحت کننده را می شکند و با چیزی کاملا عالی به نمایش می گذارد، فراتر می رود. این لحظات نادر نیستند، و کتاب را با ارزش باقی میگذارند. چه چیز در مورد بقیه از آن ترسید؟
مشاهده لینک اصلی
طولانی، زیبا، خنده دار، ناخوشایند، بدبینانه در مورد همه چیز و همه چیز. صفر از هر صفحهای رد می شود. جایگزین نویسنده از پاریس به دنیای جنگ جهانی اول به گرمای افراطی جنگل های استعماری و جمعیت پر شور و هیجان از نیویورک و دیترویت سفر می کند. نویسنده توجه زیادی به زشتی و تلخی و تنهایی زندگی مدرن دارد و وقت خود را برای قدردانی و دوست داشتن هر چیزی که او متنفر می کند توصیف می کند. این یک کتاب جذاب است. مسیح، چه احمق.
مشاهده لینک اصلی
Î ± ± Î½Î¹ÏƒÏ \"ή، γκάÏ\" Îμινή ÎμÎ¼Ï € Î³Î¬Î¼Ï Î من من »من ήνιΠ€ Î · من\" من \"من ± Î²Î¬ÏƒÏ \"Îμ Ï\" ο!
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب سفر به انتهای شب
پس از انتشار سفر به انتهای شب نويسندگان زيادی چون هنری ميلر و ديگران او را بسيار ستودند و وی را همپای بزرگانی چون جويس، پروست، فاكنر و كافكا دانستند.
سلين در سال 1961 در سن شصتوهفت سالگی پس از خلق آثار ارزشمندی چون مرگ قسطی، داستانهای پريان، دستهی دلقکها و ... زندگی را بدرود گفت.
خرید کتاب سفر به انتهای شب
جستجوی کتاب سفر به انتهای شب در گودریدز
سفر به انتهای شب رمانیه که سالها پیش خونده بودمش و همینقدر به نظرم معرکه اومده بود. حس میکنم اینکه تونست هم منو به عنوان دانشآموز و مخاطب عام یک روزی جذب کنه و هم امروز به عنوان ادبیاتی جذبم کنه محدود به شاهکار بودنش نمیشد. به خاطر این بود که اون چیزی که هرگز نشون نمیدند و من تو خودم میدیدم و هم به خاطرش ملامت میشدم و بهش شک میکردم و هم دوست داشتم بیشتر ببینمش رو توش دیدم. اون موقع خوشبین نبودم، همهچیز به چشمم کثافت میومد و البته بددهن بودم. به اینها هر از گاهی پیش میومد که شک کنم، یعنی مقاومتم مقابل ق بیرون فشارهای بیرون گاهی میشکست، تا ناگهان یک چیزی خوندم از کسی که این ویژگیها رو داشت و برسری به نظرم بسیار کاردرست و عمیق و نکتهبین و محق میاومد. از رویکردم مطمئن شدم.
و همیشه نگهش داشتم و این کتاب رو یادم رفت که چه بوده. دوباره خوندمش و دیدم هنوز بر سر عهده. خیلی حس خوبی بود. من فقط از صراحت سلین خوشم نمیاد، صرفا چون چیزهایی که توی دلهاست و کسی زیاد نمیگه رو به صراحت تمام میگه ذوق نمیکنم، جدا معتقدم دنیا برای جای بهتری شدن نیازمند آدمهایی با همچین نگاهیه. کسی که تحملشو نداشته باشه و کثافتشو به این راحتی ببینه و در عین حال انقدر صادق باشه که کثافت خودشم ببینه. سلین یکجوری دنیارو میبینه که برام مهم نیست داستانی میگه یا نه و روایتی وجود داره یا نه، فقط دوست دارم هزار هزار صفحه ازش بخونم.
Ham On Rye بوکفسکی و چند کتاب دیگرشو مدتی پیش خونده بودم.
مشخصا همین کتاب به نظرم خیلی خوب میومد؛ ولی چیزی که اذیتم میکرد این بود که با شناختی که از بوکوفسکی پیدا کرده بودم -چون داستانهاش اغلب حالت اتوبیوگرافی دارن و چیزهای زیادی رو در موردش میگن- نمیتونستم قبول کنم که چنین آدمی تونسته باشه اونهارو نوشته باشه. یعنی به نظرم خیلی خوب درومده بود ولی به اصالتش شک داشتم. سفر به انتهای شب رو که دوباره خوندم مشت بوکفسکی کاملا برام باز شد.
مشاهده لینک اصلی
۱. اگه بخام ازش در حین خوندن کوت بذارم میشه همه کتاب :)) حالا همه کتاب که اغراقه ولی یه برگ درمیون میشه یه کوت خوب ازش در آورد. عجیبه که در سالهای گذشته هیچ کتابی از سلین نخوندم و عجیبتر اینکه تا همین شیش ماه پیش حتی اسمشم نشنیده بودم. روم به دیفال :د
۲. این کتاب رو قبل از جز از کل شروع کرده بودم و قرار بود موازی خوانی کنم که در توانم نبود و ترسیدم اوردوز کنم :د حالا که یک هفته از تموم شدن قصهی مارتین و جسپر گذشته و خوب تهنشین شده درم، به سلین بر میگردم. از اول:)
۳. خب من اصلا یادم نمیاد که چرا برای بار دوم خوندن این کتاب متوقف شده. میریم برای شروع سه باره!!!
۴. آقا فونتش بده!!
۵. متاسفانه به دلیل فونت و قطع بد کتاب واقعا امکان خوندش رو ندارم الان. میره تو دسته بعدها بخوانم تا چاپ یا پیدیاف خوبی پیدا کنم.
مشاهده لینک اصلی
همه کسانی که این خطوط را در حال خواندن در حال حاضر هستند، منتظر بررسی، ممکن است تحلیلی از سفر به پایان شب، من شرط بندی. خوب، متاسفم که می گویم که احتمالا شما را ناامید می کند. در حقیقت - و منظور من این نیست که به وضوح کار بزرگی انجام شود، بعضی از بازرسان این کار را انجام داده اند - من فکر نمی کنم که بتوانم این کتاب را به درستی بررسی کنم. شما می توانید در مورد آن صحبت کنید یا اینکه آن را خواندید، اما جوهر واقعی آن باید از طریق خواندن آن تجربه شود و نه برخی از بررسی های مضحک، یک بازنده مانند من، با احتیاط برای نوشتن تلاش می کند. به عبارت دیگر، بازبینی بازبینی من، متوقف شدن در نزدیکترین کتابفروشی و خرید چیزهای خراب است. قبل از اینکه این کار را بکنید، Id دوست دارد به شما هشدار دهد که این یک نور نیست. آماده باشید که هر پنج یا چند صفحه را متوقف کنید و به دیوار نگاه کنید و روی صورت خود خالی بگذارید. آماده باشید تا احساسات خود را در حالی که تلاش برای پردازش کلمات که به نظر می رسد به voraciously تغذیه در سلول های مغز خود را بی حوصله بیفتد. این کتاب دو و نیم هفته زندگی من را مصرف کرد و من هر دو ثانیه از دست داده در صفحات خود افتخار می کنم. با این حال، اگر این احساس را نداشته باشید، با این سفر که با جنایات جنگ جهانی اول آغاز می شود و با برخی از غواصان پارسیسن غم انگیز به پایان نخواهد رسید، نگران نباشید. یا این کار را می کند؟ بیایید به آن فکر کنیم، این سفر بعید است تا به پایان برسد. پس از همه، شب بی انتها است و به نظر می رسد به سمت بی نهایت و فراتر از زندگی ریاکاری، کوچک ما گسترش می یابد. ببینید که من صحبت میکنم خودت را هشدار بده.
مشاهده لینک اصلی
لحظه ای که شما به عنوان خوانده شده تعیین کننده است، همان کتاب پس از سال ها به عنوان خوانده شده است و دیگر به عنوان یک فرد، به عنوان یک محل. من به تازگی از سفر به پایان شب توسط لوئیس فردیناند سلین فکر کردم. خواندن او پیاده روی نبود. در نیمه راه بین هذیان و رساله فلسفی، با گام های آنقدر تنگ است که به شکل غیر قابل درک، آن را یکی از آن کتاب که در واقع شما را از یک مکان به مکان دیگر از روح خود را است. نویسنده آن را جلا ترین از همه جمعیت letteratura.â زندگی € œThe است این، یک تکه از نور است که در arrabattarsi notteâ € به پایان می رسد من به شما توصیه برای خواندن craftman کار € ™ سیاسی نگاه نمی کند، فقط لذت بردن از از چشم اندازهایی که از آن عبور می کنند. در این صفحات، بسیاری از علوم انسانی وجود دارد، روابط بدنی با علت وجود دارد. فهرست تأکیدات اضافه تساوی همه تعجب و حیرت است که با lessi.â € œQuando تو تخیل قالب یک چیز کوچک است، زمانی که او انجام داد، مرگ troppoâ است € همه ما نسبت به پایان شب سفر، با وجود غرور ما در کتاب، تمام بشریت (و نه فقط آن مربوط به قرن بیستم)
مشاهده لینک اصلی
سفر به انتهای شب چیزی بود که من انتظار داشتم. بر اساس آثار و توصیف پوشش، من خودم را برای سفر جسورانه و مبهم به عمق تخریب انسان آماده کردم. شايد كتاب به سادگي سالها باقي نمانده باشد، اما من تصور مي كردم كه آن واقعا خيلي مسخره است - و نه هميشه سمفوني علمي خلقت، ظلم و ستم و زشت و ناپسند @ که در توصيف وعده داده شده است. و در جایی که تلاش می کند مرزها را تحمل کند، به نظر می رسد که این کار را به شکل بسیار سطحی انجام دهد - برای ارزش شوک ارزان نوجوانان و نه برای اهداف مهم. در برخی موارد، ساختار و رویکرد مشابه آگوی مارس مشابه بود، اگر آگی مارس توسط یک فرانسوی شاخی با توجه ویژه به پاها و الاغ نوشته شده بود. سبک نمی تواند کمک کند - رک و پوست کنده من آن را خسته کننده و ناراحت کننده، و نه در حداقل جالب است. این کتاب به دلیل لحظه های گاه به گاه زمانی که نویسنده به نظر می رسد به یاد داشته باشید که او یک رمان نوشت - زمانی که سبک سبک ناراحت کننده را می شکند و با چیزی کاملا عالی به نمایش می گذارد، فراتر می رود. این لحظات نادر نیستند، و کتاب را با ارزش باقی میگذارند. چه چیز در مورد بقیه از آن ترسید؟
مشاهده لینک اصلی
طولانی، زیبا، خنده دار، ناخوشایند، بدبینانه در مورد همه چیز و همه چیز. صفر از هر صفحهای رد می شود. جایگزین نویسنده از پاریس به دنیای جنگ جهانی اول به گرمای افراطی جنگل های استعماری و جمعیت پر شور و هیجان از نیویورک و دیترویت سفر می کند. نویسنده توجه زیادی به زشتی و تلخی و تنهایی زندگی مدرن دارد و وقت خود را برای قدردانی و دوست داشتن هر چیزی که او متنفر می کند توصیف می کند. این یک کتاب جذاب است. مسیح، چه احمق.
مشاهده لینک اصلی
Î ± ± Î½Î¹ÏƒÏ \"ή، γκάÏ\" Îμινή ÎμÎ¼Ï € Î³Î¬Î¼Ï Î من من »من ήνιΠ€ Î · من\" من \"من ± Î²Î¬ÏƒÏ \"Îμ Ï\" ο!
مشاهده لینک اصلی