کتاب زمستان

اثر جان اشتاین بک از انتشارات مروارید - مترجم: شهرزاد لولاچی-ادبیات کلاسیک

لحن شدیدا انتقادآمیز اشتاین بک در این کتاب راجع به تاثیر شیطانی پول فساد طمع جاه‌طلبی در آمریکا تحسین اعضای کمیته جایزه نوبل ادبیات سال 1962 را برانگیخت.ایتان آلن حاولی روحیه مال‌اندوزانه اجداد ثروتمند و جسور خویش نسل‌های پی‌در‌پی کاپیتان‌های کشتی و کاشفان نیو اینگلندی را از دست داده است.او که از شکست ‌هایش هراسان شده در فروشگاهی که زمانی به خانواده‌اش تعلق داشت فروشندگی می‌کند اما همسر او ناراضی است و فرزندانش آرزومند رفاهی که ایتان نمی‌تواند برایشان فراهم کند. چند حادثه غیر منتظره جاه‌طلبی ایتان را برمی‌انگیزد و او به مسیری وارد می‌شود که وجدان خویش را زیر پا بگذارد


خرید کتاب زمستان
جستجوی کتاب زمستان در گودریدز

معرفی کتاب زمستان از نگاه کاربران
در شرق عدن 600 عدد از صفحات عجیب و غریب بود و من نمی خواستم آن را به پایان برسانم. این به 300 نیست و نمی تواند به زودی به پایان برسد. در این مورد چیزی خوب نبود؛ من نمی توانم باور کنم این کار Steinbeck است. علاوه بر این، کار یک نویسنده نوپا همچنان در حال پیشرفت کار خود نیست، بلکه نویسنده ای بود که در زمستان حرفه اش بود و اکنون از موش ها و مردان، انگور خشم، شرق عدن و بسیاری از آثار دیگر بی خبر است. داستان درباره اتن هاولی است، مردی از اجداد نجیب زاده به یک کارمند مواد غذایی و تلاشش برای پاسخ به سوالات، \"چه چیزی اخلاق است؟\" آیا آنها به سادگی کلمات هستند؟ (186). (مشاهده اسپویلر) [â € œStrength و successâ € \"آنها بالاتر از اخلاق، بالاتر از نقد (187). (پنهان کردن اسپویلر)] در طول تفکر، او را در یک نمایش بازی در مورد سرقت بانکی و سرقت ادبی، رشوه خواری و کسب و کار، زنا و تقلب در نظر میگیرد. هیچ کدام جالب نیست هیچ کدام از آن عمیق نیست. هیچ کدام از آن خواننده را به هیچ یک از اخلاقیات یکسان تحریک نمی کند. مانند تم، شخصیت ها هرگز به عنوان چیزی بیش از کلمات در یک صفحه نمی آیند. اتان نه دوستانه و نه غیر قابل مقایسه است. نه خوب مرد و نه مرد بد. بعضی از ویژگی هایی که قرار است مورد توجه قرار گیرند، هنوز کارهای مشکوک انجام شده است. این باید او را بیشتر انسان، نه؟ به دلایلی هیچ او فقط به خوبی نوشته نشده است. و بازیگران پشتیبانی همه شخصیت های سهام: بانکدار فاسد، floozy شهر، پلیس تنبل، بچه های ناسازگار نوجوان، شهر مست، همسر ساده است. شخصیت ها بسیار ایستاده اند و حتی توصیف روایتی از آنها به طور متقابل پنجاه صفحه جداگانه ظاهر می شود. تعریف آنها از طریق گفتگو بهتر نیست. به عنوان مثال: آنها می گویند چیزهایی مانند â € œGeess â € œ یک نگاه تام در قلب â € ¢ ممکن است به دلیل اینکه من یک پارک NOSY (165). دو کت و شلوار کلاسیک در یک صفحه. سپس این بی احترامی فراموش نشدنی به دوستی وجود دارد. â € œDanny و من دوست بودند به عنوان همه پسران باید دوستان (91) .- سپس این thereâ € ™ ثانیه این، که کاملا من distffles. â € œ او ساکت به دور، خوش شانس کودک نوپا. دختران من را می کشند آنها تبدیل به دختران می شوند (149). زبان مجازی قطعا هیچ کاری برای زیبایی نثر انجام نمی دهد. به عنوان مثال: \"دستان او مانند چیزهای زندگی بود که آنها را زدودن و برش دادند\" (83). در مورد دست های خود مطمئن نیستید، اما دستان من زنده هستند. - روزی متفاوت بود از روزهای دیگر، زیرا سگ ها از گربه ها بودند و هر دو آنها از گل های داوودی یا امواج جزر و مدی یا تب زرد * (219) بود. آیا می توانیم در پایان این حکم هر گناه تصادفی را پرتاب کنیم؟ شاید از آنجایی که سگ ها از رشته ای از شیت تصادفی متفاوت هستند، از آنجایی که پیدا کردن کتاب غیر قابل تحمل بیشتر غیرممکن است، تا اینکه کتابم غیر قابل تحمل را ادامه ندهد، باید راهی برای لذت بردن از تجربه پیدا کنم. در اینجا بازی با من مطرح می شود، شاید شما بتوانید آن را در دفعه بعد که کتاب خوانی غیر قابل تحمل می خوانید، بازی کنید. پیدا کردن خطوط به طور کامل خارج از زمینه و تصور کنید راه داستان متفاوت خواهد بود اگر آنها اولین خط کتاب بود. به عنوان مثال: اگر این یک داستان جنایت / ترسناک بود: @ به عنوان یک کودک که من شکار کردم و موجودات کوچک را با انرژی و شادی کشتم @ (115) .- اگر این عاشقانه بود: @ دخترم خوابید که در دستش جادوی جادویی بود آن را با انگشتان خود لعنت کن، و آن را همانطور که زنده بود لعنت کن. او آن را در برابر سینه بی شکل خود قرار داد، آن را بر روی گونه اش زیر گوش او گذاشت، آن را مانند یک توله سگ شیرین خاموش، و او آواز کم، مانند صدای لذت و خوشی @ (127) hummed. در مد معمول ... | خط مقدم: @ هیچ مرد واقعا در مورد دیگر انسان ها می داند. بهترین کاری که او می تواند انجام دهد این است که فرض کنیم آنها مانند خودش هستند @ (44).

مشاهده لینک اصلی
من اشتاینبکس را دوست دارم. خطوط ساده که همه خوانندگان می توانند به آن ارتباط داشته باشند. محتوای فلسفی، اما هرگز در ضخامت نهفته است. دشوار است که احساس Steinbeck را با کلماتش به وجود بیاورید، بنابراین من به جای آن چند خط را به شما میدهم: به نظر می رسد ناراحت کننده و احمقانه به نظر می رسد در یک طاقچه مثل یک Buddha چشمک زدن، اما در بعضی موارد سنگ به من یا من مناسب است. شاید من تا به حال آنجا را پشت سر گذاشته ام که به سنگها بستگی دارد. به خاطر اینکه احمق بودن، من اینو نفهمیدم گاهی اوقات بسیار سرگرم کننده برای احمقانه است، مانند کودکان بازی مجسمه ها و مرگ از خنده. و گاهی اوقات احمقانه حتی سرعت را می شکند و به شما امکان می دهد که شروع جدیدی کنید. هنگامی که من دچار مشکل میشوم من یک بازی احمقانه را انجام میدهم تا عزیزم از من ناراحت نشویم. او هنوز من را پیدا نکرده است، یا اگر او هرگز آن را نخواهد دانست. خیلی چیزهایی که من در مورد مری من نمی دانم و در میان آنها چقدر او در مورد من می داند. من فکر نمی کنم او در مورد مکان بداند. چگونه او می تواند باشد؟ من هرگز به کسی نگفته ام. در ذهن من، به جز محل، هیچ نامی ندارد هیچ آیین یا فرمول یا هیچ چیز این نقطه ای است که در مورد چیزها تعجب کند. هیچ مردی در مورد دیگر انسان ها نمی داند. بهترین کاری که او می تواند انجام دهد این است که تصور کنند آنها مانند خودش هستند. حالا، نشسته در محل از باد، در زیر چراغ نگهبان دیدن جزر و مد به رنگ سیاه از آسمان تاریک، من تعجب می کنم که آیا همه مردم محل و یا نیاز به یک مکان و یا می خواهید و هیچ کدام. (فصل 3) بلافاصله مکان خاص خود را جلب می کنید. خاطرات گذشته، مغز شما را سوزاندند. درست همانطور که نویسنده این کار را انجام می دهد، شما از خود می پرسید که چرا شما به این مکان نیاز دارید، اگر همه به چنین مکان نیاز دارند و این مکان ها را بسیار ویژه می سازد. زبان به پایین زمین است، کلماتی که همه ما به آن وابسته است. این محل Ethan Allan Hawleys است - در یک غار توسط دریا. جایی که او نشسته و فکر می کند پس چه کسی این اتن است؟ فروشگاه یک فروشگاه مواد غذایی که در یک شهر کوچک وحشیانه تخریب شده در شهر Wessex، ایالت نیویورک زندگی می کند. سال 1960 است. او ازدواج کرده و دارای دو بچه نابالغ، یک دختر و یک پسر است. یک خانواده عادی. خانواده اش در نسل های پیشین برجسته بود، اما دیگر. پس چگونه یک چنین گذشته ای مقابله می کند؟ پول و اهمیت و قدرت ارزش چیست؟ برای رسیدن به آن چه میخواهی انجام دهی؟ صداقت - عمومی و خصوصی. دوستی که ارزش دارد چند نفر حاضرند مبلغ زیادی را برای کمک به دیگران، یک دوست بگذارند؟ حتی در دهه 1960، یک دوست نداشتن از خارجی ها وجود داشت. این هم اینجاست. این مسائل مربوط به کتاب است. با این حال، من به دو دلیل دچار تردید نشدم. من می دانم کجا ایستاده ام در رابطه با مسائل اخلاقی، فلسفی مطرح شده؛ من دیگر بچه نیستم من می خواستم بیشتر در مورد فکر، چیزی حل و فصل مشکل تر است. من ترجیح می دهم، رمان های پیچیده تر. ثانیا، کتاب، اگرچه مورف های اندیشمندانه ما را به یک داستان جرم تبدیل می کند، رمز و راز است. در این فرآیند آن خیلی ساده می شود. رمز و راز گنجینه سبک من مورد علاقه من نیست. به زیبایی نوشته شده است، اما بسیار رمز و راز دلپذیر، راحتی خوانده شده است. من آن را به کسانی که دوستشان دارند بسیار توصیه می کنم. من از آن لذت بردم که در یک شهر نیوانگلند نهنگ قرار گرفته است. این Nantucket است، اما به عنوان کشیده شده است. این آخرین رمان نویسنده است. نویسندگان مردم، جوانان و پیر را درک می کنند، و این نشان می دهد که در توانایی او برای رسیدن به شخصیت های واقعی. روایت کتاب های صوتی توسط دیوید آرون بیکر کاملا خوب بود. هیچ شکایتی وجود ندارد

مشاهده لینک اصلی
کمی آن را دشوار برای قرار دادن به کلمات چگونه این کتاب ساخته شده من احساس می کنم. یک کتاب کوتاه آن، به طوری که من تصور می کردم که از طریق یک یا دو روزه از آن عبور می کند. در عوض، گذشت چند هفته طول کشید. این به این دلیل نبود که من بیش از حد مشغول بودم یا به خاطر اینکه ذهنم روان بود یا من ... توسط او هیجان زده شدم! براق! این عمدتا به این دلیل است که Steinbeck لایه های بسیاری را بر لایه های عمق و احساس به هر یک از جملات فوق العاده خود ساخته شده است که من می توانم با آنها baklava ساخته شده است. من این داستان را بسیار به موقع با توجه به اقتصاد امروز و سقوط صنعت مالی (Fannie Mae و فردی مک، و غیره). شاید در رکود مالی، جهان همیشه به نظر می رسد همان است. به غیر از واقعیت اتن آلن هاولی هیچ خودرویی یا یک تلویزیون را نداشت، به سختی فشار می آورد تا او را در محیط معاصر بیشتر قرار ندهد. اما این مسئله در مورد اقتصاد و یا مردم به نظر نمی رسد مانند شما در انگور خشم بود. این داستان بسیار عادی بود، هر روز عادی است. و افرادی که این داستان را به اشتراک می گذارند، روز به روز رایج هستند. آنها می توانند عمه یا پسر عموی خود یا همسایه بعدی شما باشند. آنها می توانند شما یا حداقل والدین خود باشند. و من فکر می کنم که این جایی است که Steinbeck فوق العاده فوق العاده است. او شخصیت های داستانی بسیار واقعی را به شما قسم می دهد که این داستان را می دانید زیرا شما این افراد را می شناسید. تست. افتخار بقا شانس. خانواده. پیش رفتن. ایمان. این داستان همه را دارد. من نمی توانم آن را به اندازه کافی توصیه کنم.

مشاهده لینک اصلی
شما می توانید بررسی کامل را در اینجا بخوانید. â € œYou می دانید که چگونه مشاوره است â € \"شما آن را تنها می خواهم اگر آن را با آنچه که شما می خواست به هر حال انجام هر گونه موافقت. â €\nاین کتاب زیبا است و برخی از نوشته های عالی در آنجا وجود دارد. Steinbeck چیزی است که من می خواهم به یک نابغه ادبی واقعی بگویم. من دیگر کتاب های دیگر خود را نمی خوانم و این یکی از اولین هاست، اما در عین حال معتقد هستم. من فکر می کنم این یک کتاب ریز دست ساز است. همانطور که من این کتاب را خوانده ام، در سراسر کتاب، پیام های کوچکی اما عمیق را در سراسر کتاب یافتم، و آنها به راحتی می توانست رمزگشایی و مرتبط با آن، و به اندازه کافی قوی باشد تا افکار را به خوانندگان تحمیل کنند ذهن Steinbeck به نظر می رسد نه تنها یک نویسنده ادبی است بلکه یک فیلسوف است و شما می توانید به راحتی آن را در هنگام خواندن کتاب شناسایی کنید. این رمان در دهه 1960 منتشر شد و قبل از آن او برخی از بهترین کارهای ادبی خود را منتشر کرده است که عبارتند از: \"انگور ریزش\" و \"سرزمین عدنان\"، من آنها را نمی خوانم اما بعد از خواندن این کتاب، ™ M قطعا آنها را می خوانند. اما من می گویم که این داستان به خوبی بیان شده و به خوبی ساختار یافته است، اما برای برخی از دلایل ناشناخته اغلب نادیده گرفته شده و من فکر می کنم مردم باید آن را بخوانند. یکی از دوستای من در Goodreads گفت که این کتاب کاملا متفاوت از کتابهای دیگرش است. حالا اگر به داستان بپردازیم، خلاصه ای می گوید، اتان آلن هاولی، قهرمان داستان رمان استینبک، کار می کند به عنوان یک کارمند در یک فروشگاه مواد غذایی که خانواده اش یکبار در آن شرکت داشتند. با اتان دیگر از اعضای طبقه اشرافی لانگ آیلند، همسرش بی قرار است و فرزندان نوجوانش برای راحتی های مضطرب کننده ای که او نمی توانند ارائه دهند گرسنه هستند. پس از آن یک روز، در یک لحظه از بحران اخلاقی، اتان تصمیم به تعطیلات خود را از استانداردهای دقیق خود را.\nشما ممکن است ایده ای داشته باشید که این مورد است. این کتاب «زمستان ناراضی ما» بر مبنای موضوع اخلاق و یا مناسب تر از آن است که چگونه اخلاق نقش آن را در جامعه آمریکایی ایفا می کند، این شیوع در سال 1960 است. این یک بررسی اخلاقی در یک فرد، در یک جامعه است. و من فکر می کنم، هنوز در جامعه امروز وجود دارد. شخصیت اتان را دوست داشتم و تمام شخصیت های دیگر نیز به راحتی قابل درک بود. از همان ابتدا شما می توانید اتان را به عنوان یک فرد محتاط پیدا کنید، او مالکیت خانواده خود را از دست داد (به دلیل تصمیم گیری بد اقتصادی که توسط او ساخته نشده است) و از لذت بردن از طعم و مزه پول که می توانید لذت ببرید. اما در قلب او همیشه یک فرد محتاط، یک فرد شاد بود. همیشه باهوش بود و همه چیز را انجام داد تا خانواده اش را امن کند (به اندازه کافی می توانست بپرسد). در طول کتاب او نیز درباره بسیاری از کتابهای هوشمند صحبت کرده و می توانید ببینید که او یک فرد هوشمند است و می تواند خیلی بیشتر کار کند و سزاوارتر باشد، و می تواند بیش از یک کارمند مواد غذایی باشد. اما همانطور که معلوم می شود وقتی در آن زندگی می کنیم جامعه ما چیزهای زیادی به سر ما می آید، ما می خواهیم همه لوکس و پول همسایه هایمان لذت ببرند یا از لذت بردن از جامعه لذت ببرند، مردم نمیتوانند به خاطر دلیل ساده خود را بالا نگه دارند، زیرا فکر می کنند که آنها به اندازه کافی ارزش ندارد فقدان ثروت و یا شغل مورد احترام. نارضایتی خانواده اش نارضایتی وی شد. به عنوان یک ارائه دهنده می خواست همه چیز را به آنها ارائه دهد. جامعه و دوستانش به او گفتند که او می تواند خیلی بیشتر از او باشد. مردم به او گفتند، اگر بخواهد موفق شود، باید قوانینی را بشکند تا همه چیز را برای خودش روشن کند، و گاهی اوقات ما باید اخلاق خود را از دست بدهیم تا آنچه را که میخواهیم بدست آوریم. همه این نارضایتی ها او را برای خودش و خود خانواده، روز به روز رویدادهای کوچک او را تغییر داد، او با برنامه ها (که شما می خواهید خواندن) آمد و شما خواهید دید که چگونه همه چیز او برای همه با هم برنامه ریزی شده است. کتاب این حالت سایه دار خاکستری است و گاهی اوقات ناخوشایند است. و شما می توانید این همه را در جامعه ما مشاهده کنید، این کار امروزه فقط یک کار ساده نیست، خیلی بیشتر، رقابت بزرگی است، مردم دیگر مردم را فقط می کشند یک قدم جلوتر بروید و مردم می خواهند آن را بزرگ کنند. و هیچ کس نمی تواند با آن مخالف باشد، در هر کجای دنیا. بله، من واقعا می خواهم شما آن را بخوانید زیرا این چیزی است که ارزش خواندن دارد. برخی از پیام های حقیقی خوب وجود دارد و من فکر می کنم شما باید آن را بخوانید، زیرا می توانم ادامه بدهم.

مشاهده لینک اصلی
زمانی که این سقوط را می خواندم، زمانی که در زمستان میشیگان قرار بود روح خود را به نمک تبدیل کنم، زمانی در زندگی ام بود. من برای اولین بار آن را به طور تصادفی خواند، پیدا کردن آن در من کار مشترک در طبقه در اتاق که رها شده بود و در حال حاضر تنها برای سیگار کشیدن استفاده می شود این و آن. دیوارهای اتاق ابرقهرمان های مختلفی را از دوران کودکی گذشته مستقل کرده است. من ترجیح دادم که هورنته سبز را بخورم، هرچند رندر ادعا کرد که او بعدا تصور می شد، کسی که فضای بین نوعی سرخپوستان و نسخه اولیه بتمن را پر کند. به یاد داشته باشید خواندن آن به جای رفتن به کلاس برای چند روز و تعجب که چرا من steinbeck را برای مدت طولانی تبدیل شده بود، تنها در حال حاضر در موش و مردان در دبیرستان جرأت کرده است. قبل از زمستان نارضايتي ما من سرموهنونگوت بودم، و من فکر مي کنم که من هميشه در يکي از راه ها قرار مي گيرد، اما اين کتابي است که باعث بروز مبارزات طبقة طبقة کاري و رشد زندگي شد. من می دانم این یکی از منتقدان است و حقیقتا وقتی مردم در مورد مرد صحبت می کنند واقعا به بازی می آیند، اما این چیزی است که شما باید از دست بدهید. داستان یکی از اساسی ترین فاجعه اخلاقی در آمریكا است، مخصوصا جالب توجه با توجه به امروز. این آخرین کار او بود، و با این فرض من می توانم بگویم این کتابی بود که کار خود را به پایان رسانده بود، هرچند این یک بیانیه است. بعد از خواندن این جمله، من به قافیه خود افتادم، تا اینکه بعد از خواندن آخرین کلمه شرق عدن، که هیچ شانه ای را به من نشان نمی داد، هوا واقعا به هوا برسد. بنابراین، اگر هیچ چیز دیگری، من این کتاب را برای تشکر از کال و Adam Trask تشکر می کنم، و این بسیار است. این کتاب را قوی 4، و من به معنای قوی است. تجزیه و تحلیل بحرانی این کتاب موجب نقص در نور می شود، اما به همین دلیل است که او آن را نوشت، و نه چرا که من آن را خوانده ام. کتاب تظاهر نمی کند که سنگین باشد. پیام اخلاقی قوی است، اما پوچ نیست. اگر شما به دنبال کشف رمز و راز در جای دیگر هستید، شخصیت های او را از طریق طرح خود را مانند دیگر داستان هایش پنهان نمی کند. به سادگی قرار داده شده است، این کتاب با تصاویر زیبا از افرادی که نیازمند زندگی هستند و نمی خواهند بدانند که کجا نگاه کنند دو برابر نقل قول هایی است که همیشه به خاطر سادگی آن ها را به من داده اند: @ اکثر مردم در گذشته زندگی می کنند 90 درصد، 7 درصد در حال حاضر، و این فقط سه درصد برای آینده است.پول پول بیمار را تغییر نمی دهد، فقط علائم. @

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب زمستان


 کتاب رختکن بزرگ
 کتاب عشق و جنایت در سیسیل
 کتاب عروسکی در باغ
 کتاب رمانتیسم
 کتاب I Know Why the Caged Bird Sings
 کتاب غزلیات سعدی